
نظریهی دریافت و نظریهی خوانندهمدار
۰۱ میزان ۱۴۰۲
«متون ادبی در قفسههای کتاب وجود ندارند؛ بلکه طی فرایندهای خواندن فقط در تجربهی خواننده مادیت مییابند. برای وقوع ادبیات، وجود خواننده درست به اندازهی وجود مولف حیاتی است». «خواننده است که نهایتاً تکلیف همهچیز، حتی متن را روشن خواهد کرد. خواننده است که تعیین میکند سخن به مقتضای حال او هست یا نه؟ و با توجه به متن چه به غرض ثانویهای را از جمله برداشت کرده است؛ چنان که امروزه در نظریهی کنش کلامی (Speecg-act Theory) به این جنبه توجه یافتهاند».
نویسنده: عالمپور عالمی
«هر شعری آفرینشگر یک معنا است. آفریدن یعنی داشتن یک ایده؛ ایده در رابطه با موضوعات گوناگون فرق میکند و باید رابطهای میان موضوع شعری وجود داشته باشد. شبیه نقاشی که تصویر برهنهی شاعرانه را به تصویر میکشد و حس هوای تازه میکند و چون عطر گلی از سویی به مشامش میرسد. در اشعار بانو زرلشت لیان- چه این ایده، «میل» تنانه باشد و چه امر رهایی زن در متن- به سادهگی جا باز میکند. اگر این اشعار درد را با خود حمل میکنند، یا تنهایی از آنها میبارد، همهی آنها نمایش مییابند و مانند تیاتر قابلیت اجرایی پیدا میکنند».
وقتی مجموعهی شعری «صدای سکوت» به دستم رسید با خواندن نخستین غزل این دفتر، طوفانی در ذهنم به پا شد و مرا وا داشت چند سخنی را به عنوانِ “پیشنگاشت” ضمیمهی مجموعهشعر شان کنم. این مجموعه شامل غزل، چهار پاره، مثنوی، کوتاهه و شعر سپید است؛ اکثریت این سرودهها با مضامین متفاوتِ اروتیک، عاشقانه و اجتماعی پرورش یافته و بازتاب پیدا کردهاند. یکی از ویژهگیهای شعر بانو لیان بازتاب زنانهگی، تن و تنانهگی است. ویژهگیهای دیگر شعر بانو زرلشت لیان این است که زبان و بیان شیوا دارد. شاعر، افسار کلام را تا حدود زیادی ماهرانه و هنرمندانه به دست گرفته است. شاعر ذهن بسیار سیال و جستوگری دارد و برای این که ثابت کند شاعر است خود را به زحمت نمیاندازد؛ زیرا چارچوب را به خوبی میشناسد؛ بانو زرلشت لیان، ذاتاً شاعر است و شعر میسراید.
در مورد تن و تنانهگی اشاره شد. لازم است با کمی توضیح به این مسأله پرداخته شود تا حق سخن ادا گردد. یکی از برجستهترین ویژگیهای شعر بانو زرلشت لیان، حضور رگههای اروتیک و عاشقانهسرایی است؛ واژهی اروتیک به معنای تنکامهگی است؛ عشق تنانه و بدنی، ویژگی اینگونهی ادبیات است. ادبیات اروتیک تمنای تن را وصف میکند و بشر با این زبان تنانه از آغاز زندهگی آلوده بوده است. در ادبیات اروتیک نه تنها ارزشهای ادبی اثر لحاظ میشود بلکه از نقد جامعه به ویژه نقد اخلاقی آن غافل نیست. در اروتیک، جسم هم هست؛ اما فقط جسم نیست، روح و روانِ شخصیتها، نوع رابطه و دیگر مشخصات یک اثر ادبی در آن ملموس است. ادبیات اروتیک کم و بیش در تمام فرهنگها و دیرباز وجود داشته است و در دورههای مختلف تاریخی فراز و نشیبهایی را پشت سر گذاشته است… عرض شود که رگههای اروتیک در اشعار بانو زرلشت لیان دیده میشود؛ چند غزل سر تا پا عاشقانه و اروتیک است. در دیگر سرودهها کمتر دیده میشود. یکی از دغدغههای اصلی شاعر تمایل به اروتیکسرایی است؛ علاقه دارد بیشتر بازتاب دهد، سعی میکند از مرزهای تن عبور کند، آرگاه و بارگاهِ کلیشه و سنتها را بشکند. بانو زرلشت لیان یکی از شاعران رسالت بردوش است؛ رسالتمندانه حضور مییابد و میخواهد تابوها را بشکند و در این زمینه سهم خودش را داشته است. بانو زرلشت لیان به عنوان یک زنِ آگاه و شاعرِ خوشذوق از طریق شعر به بازتاب این مهمها میپردازد و شجاعانه مرزها و دایرههای انحصار را میشکند…
چاپ نخستین دفتر شعری بانو زرلشت لیان را خجسته و شادباش عرض میکنم. امیددارم شاهد نشر و پخش دفترهای زیاد شان باشیم.