نوام چامسکی: به خطرناکترین نقطه تاریخ بشر نزدیک میشویم
۲۱ حمل ۱۴۰۱
نوام چامسکی در ده سالگی برای اولینبار با خطرات تهاجم خارجی روبهرو شد. چامسکی اخیرا، وقتی از طریق تماس ویدیویی با هم صحبت کردیم، به یاد آورد: «اولین مقالهای که برای روزنامه مکتب ابتدایی نوشتم درباره سقوط بارسلونا [در سال ۱۹۳۹] بود. این [سقوی] پیشروی «ابر تیره و تار فاشیسم» را در سراسر جهان گسترد. او به استهزا گفت: «از آن زمان نظرم را تغییر ندادم، فقط بدتر شده است.» چامسکی به من گفت که به دلیل بحران اقلیمی و تهدید جنگ هستهای، «ما به خطرناکترین نقطه تاریخ بشر نزدیک میشویم… ما اکنون با چشمانداز نابودی زندگی سازمانیافته انسانی روی زمین مواجه هستیم».
نویسنده: جورج ایتون ترجمه: شریفه عرفانی
شاید اگر چامسکی در سن ۹۳ سالگی، بهعنوان مشهورترین محقق زنده جهان، از حوزه مسائل جهانی دوری میگزید، کسی خردهای به او نمیگرفت. اما در دورانی با بحرانهای پیدرپی، او همچنان روحیه پرشور یک جوان رادیکال را حفظ کرده، که بیش از مرگ خودش درگیر مرگومیر جهان است. او تجسم زندهی حکم دیلن توماس است: «به آرامی وارد آن شب خوب نشوید»، یا تجسم چیزی که چامسکی آن را «تئوری دوچرخهسواری» مینامد: «اگر با سرعت ادامه دهید، زمین نمیخورید.»
مناسبت گفتوگوی ما انتشار «تواریخ دگراندیشی» (Chronicles of Dissent) است؛ مجموعهای از مصاحبههای چامسکی و روزنامهنگار رادیکال دیوید بارسامیان از سال ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۶. اما پسزمینه آن جنگ در اوکراین است؛ موضوعی که چامسکی چنان که انتظار میرود بر آن اشراف دارد.
او گفت: «این [جنگ] برای اوکراین وحشتناک است.» چامسکی مانند بسیاری از یهودیان، پیوند خانوادگی با منطقه دارد: پدرش در اوکراین امروزی به دنیا آمد و در سال ۱۹۱۳ به ایالات متحده مهاجرت کرد تا از خدمت در ارتش تزار اجتناب کند. مادرش در بلاروس به دنیا آمد. چامسکی، که اغلب توسط منتقدان متهم به امتناع از محکوم کردن دولتهای ضد غربی میشود، بدون تردید «تجاوز جنایتکارانه ولادیمیر پوتین» را محکوم کرد.
اما او افزود: «چرا این کار را کرد؟ دو راه برای بررسی این سوال وجود دارد. یکی از راهها، روش مورد پسند غرب، این است که زوایای پنهان ذهن درهمپیچیدهی پوتین را ژرفیابی کنیم و تلاش کنیم تا بفهمیم در روان عمیق او چه میگذرد.
راه دیگر این است که حقایق را ببینیم: به عنوان مثال، این که در سپتامبر ۲۰۲۱ ایالات متحده با صدور یک بیانیه سیاسی قوی، خواستار افزایش همکاری نظامی با اوکراین و ارسال بیشتر تسلیحات نظامی پیشرفته شد، همه در راستای پیشبرد برنامه پیوستن اوکراین به ناتو. شما میتوانید نظر خودتان را داشته باشید، ما نمیدانیم کدام درست است. آنچه ما میدانیم این است که اوکراین بیشتر ویران خواهد شد. و اگر فرصتهایی را که برای حل و فصل مذاکره وجود دارد دنبال نکنیم، ممکن است نهایتا به سمت جنگ هستهای پیش برویم.»
او چگونه این استدلال را شرح میدهد که بزرگترین ترس پوتین محاصره ناتو نیست، بلکه گسترش لیبرال دموکراسی در اوکراین و «خارج نزدیک» به روسیه است؟
«پوتین به اندازه ما نگران دموکراسی است. اگر بتوان برای چند دقیقه از حباب تبلیغاتی خارج شد، ایالات متحده سابقه طولانی در تضعیف و از بین بردن دموکراسی دارد. آیا نیاز است که بررسی کنم؟ ایران در سال ۱۹۵۳، گواتمالا در سال ۱۹۵۴، شیلی در سال ۱۹۷۳، و همینطور… اما اکنون قرار است تعهد عظیم واشنگتن به حاکمیت و دموکراسی را ارج نهیم و آن را تحسین کنیم. آنچه در تاریخ اتفاق افتاده مهم نیست. آن اتفاقات برای دیگران رخ داده بود.»
«در مورد گسترش ناتو چطور؟ یک وعده صریح و بدون ابهام از سوی [وزیر امور خارجه ایالات متحده] جیمز بیکر و رییسجمهور جورج اچ دبلیو بوش به گورباچف داده شد که در صورت موافقت وی با پیوستن مجدد آلمان واحد به ناتو، ایالات متحده تضمین میکند که ناتو حتا به اندازه یک اینچ به سمت شرق حرکت نخواهد کرد. در حال حاضر دروغ های زیادی در مورد این موضوع گفته میشود.»
چامسکی، که در سال ۱۹۹۰ اظهار کرد که «اگر قوانین نورنبرگ اعمال میشد، تمام رییسجمهورهای پس از جنگ امریکا به دار آویخته میشدند»، با تحقیر از جو بایدن سخن گفت.
او درباره اظهارات اخیر بایدن مبنی بر اینکه رییسجمهور روسیه «نمی تواند در قدرت بماند» گفت: «مسلما درست است که نسبت به اقدامات پوتین در اوکراین خشم اخلاقی داشته باشیم. اما اگر خشم اخلاقی در مورد دیگر جنایات وحشتناک دیگر داشته باشیم، بیش از اینها حرف برای گفتن هست… در افغانستان، میلیونها نفر به معنای واقعی کلمه با گرسنگی قریب الوقوع مواجه هستند. چرا؟ در بازارها مواد خوراکی هست اما افرادی که پول کمی دارند باید گرسنگی فرزندان خود را تماشا کنند زیرا نمیتوانند برای خرید مواد خوراکی به بازار بروند. چرا؟ زیرا ایالات متحده با حمایت بریتانیا وجوه افغانستان را در بانکهای نیویارک نگه داشته و آنها را آزاد نخواهد کرد.»
نگاه تحقیرآمیز چامسکی نسبت به ریاکاری و تناقضات سیاست خارجی ایالات متحده برای هرکسی که یکی از کتابها و جزوههای متعدد او را خوانده باشد آشنا خواهد بود (اولین اثر سیاسی او، قدرت امریکایی و ماندارینهای جدید، که در سال ۱۹۶۹ منتشر شد، شکست ایالات متحده در ویتنام را پیشگویی میکرد). اما در حال حاضر شاید موضوعاتی بیشترین هیجان را به او میدهند بازگشت احتمالی دونالد ترمپ و بحران اقلیمی باشد.
من آنقدر پیر هستم که اوایل دهه ۱۹۳۰ را به یاد بیاورم. و خاطرات به ذهن میآیند.» او در خاطرهای دلخراش گفت: «میتوانم به یاد بیاورم که به سخنرانیهای هیتلر در رادیو گوش میدادم. کلمات را متوجه نشدم، شش ساله بودم. اما حال و هوا را درک کردم. و ترسناک و وحشتناک بود. و هر وقت یکی از تجمعهای ترمپ را تماشا میکنید، همان [ترس] به ذهن خطور میکند. این همان چیزی است که ما با آن روبهرو هستیم.»
اگرچه چامسکی خود را یک آنارکو سندیکالیست یا یک سوسیالیست لیبرتارین معرفی میکند، اما برای من اعتراف کرد که در گذشته به جمهوریخواهان رأی داده است («چه آنها را دوست داشته باشیم چه نداشته باشیم، آنها یک حزب معتبر بودند»). اما اکنون او میگوید، آنها شورشیان واقعا خطرناکی بودهاند.
«به دلیل تعصب ترمپ، حزب جمهوریخواه به ندرت تغییرات اقلیمی را به عنوان یک مشکل جدی در نظر میگیرد. این حکم مرگ گونههای حیات است.»
در مواجهه با چنین تهدیدهای وجودی، شاید تعجبآور نباشد که چامسکی به شیوه یکی از قهرمانانش، برتراند راسل (که تا سال ۹۷ زندگی کرد و در سیاست و فلسفه شیوه تفکر مشابهی داشت) یک روشنفکر دگراندیش باقی مانده است، اما او هنوز روزانه ساعتها صرف پاسخگویی به ایمیلهای تحسینکنندگان و منتقدان میکند و در دانشگاه آریزونا، ایالتی که با همسر دومش، والریا واسرمن، مترجم برزیلی در آن زندگی میکند، زبانشناسی تدریس میکند.
چامسکی سیاست بریتانیا را نیز زیر نظر دارد. او به من گفت: «برگزیت یک خطای بسیار جدی بود، به این معنی که بریتانیا مجبور خواهد شد حتا بیشتر به سمت تبعیت از ایالات متحده سوق داده شود. من فکر میکنم این یک فاجعه است. برای حزب محافظهکار چه معنایی دارد؟ من تصور میکنم که آنها میتوانند با دروغگویی راه خود را باز کنند، آنها در مورد خیلی چیزها دروغ میگویند و با همان [دروغها] پیش میروند.»
در مورد کیر استارمر، او با تحقیر اظهار داشت: «او حزب کارگر را به حزبی باز میگرداند که به طور حتم مطیع قدرت است، که به سیاق تاچر به سبک تونی بلر حزبی خواهد بود که به امریکا و هرکس دیگری که در بریتانیا مهم است بال و پر نخواهد داد.»
آنتونیو گرامشی مارکسیست ایتالیایی به رادیکالها توصیه کرد که به «بدبینی به عقل و خوشبینی به اراده» وفادار بمانند. در پایان گفتوگو از چامسکی پرسیدم که چه چیزی به او امید میدهد؟
«بسیاری از جوانان؛ «شورش انقراض در انگلستان»، جوانانی که برای پایان دادن به فاجعه تلاش کردند. نافرمانی مدنی – این یک شوخی نیست، من بیشتر عمرم درگیر آن بودهام. من الان برای این چیزها خیلی پیر شدهام. [چامسکی برای اولینبار در سال ۱۹۶۷ به دلیل اعتراض به جنگ ویتنام دستگیر شد و با نورمن میلر همسلولی بود]… به زندان افتادن و کتک خوردن برایم خوشایند نیست، اما آنها مایلند به آن تن بدهند. بسیاری از جوانان هستند که به درستی از رفتار نسل قدیمیتر وحشتزده شدهاند و تلاش میکنند تا قبل از اینکه همه ما را از بین ببرد، جلوی این جنون را بگیرند. خوب، این امید به آینده است.»
اطلاعات روز