پربیننده ها

مارا در فیس بوک دنبال کنید

فهیم

مارشال فهیم دیگر عیار نیست

۱۷ حوت ۱۴۰۲

مارشال فهیم دیگر عیار نیست ادیب فهیم چند روز شده ویدیوها و نگاره‌های از فهیم را نشر می‌کند. ویدیوها و نگاره‌های که در تهران و مناطق دیگر گرفته شده و به‌نوع قدردانی از فهیم را نشان می‌دهد. اما از دیدگاهای پایین این پست‌ها پیداست جامعه هش‌یار شده و حقیقت را یافته و پذیرفته است.

شیون شرق

آن‌جا جز دو سه نفر دیگری کسی از فهیم دفاع نکرده، بل‌که همه بر او تاخته و او را خاین و کژمشرب دانسته‌اند. ارچند درست نیست کردار آن‌ها را تازیدن بنامیم، باید گفت همه از حقیقت نوشته‌اند؛ حقیقتی‌که در حسابش فهیم حقیر و شرمنده است، دیگر نه عیار است، نه پرهوادار و نه درست‌کار. از دیدگاها دانسته می‌شود ذهن جوانان تغییر یافته، بسیارش آگاه شده‌اند، آن‌ها دیگر چاپلوس نیستند، گنگ و کر و کور نیستند، بل‌که راه هم‌وار را دیده راه می‌روند.

جامعه دانسته است‌که فهیم عیار نبوده، خاین بوده، کژرو و و سوداگر بوده است. اگر از جهاد فهیم بگذریم (که همه مردم جهاد کرده) خدمت فهیم به‌مردمش چه بوده است؟ فهیم در کارنامه‌ی خود جز سوداگری و خاک‌فروشی چیزی ندارد. از خلع سلاح شمال گرفته تا خیانت به‌ استاد ربانی، خیانت به آرمان جهاد، سرکوب‌کردن بسیاری از مجاهدین و…. همه گواه کژی اوست. برای پنج‌شیر یک شه‌کاری کرده (به‌باور وابستگانش) شهرستان ساختن دره‌ی هزاره‌، که بسیاری این‌کار او را خیانت می‌دانند، بسیاری می‌گویند با تغییر دادن نام “دره‌ی هزاره” به “آبشار” مرتکب خیانت در حق باشندگان این شهرستان شده است.

برای بیرون از پنج‌شیر چیزی نکرده، جز پرورش دادن مشت از اوباش، سلاح‌بدست و قلدر که نه سودی به‌قوم خود رساندند و نه به‌هویت و زبان خود، تنها اوباشی را پیشه کردند و چند روزی افزون، مستی نمودند. فهیم مثل بسیاری دیگری از بزرگان مجاهدین پنج‌شیر، کوته‌فکری کرد. گمان می‌کرد زرق و برق و دالر همیشگی است؛ اما چنین نبود. به‌جای این‌که برای مردمش کار کند، بدبختی را ترویج داد. به‌جای این‌که فرهنگ خود را تقویه دهد، رفت قصه‌خوانی و اسپ‌سواری را تقویه داد.

در کشتار تعداد از بزرگان جهاد سهم گرفت تا بتواند جای‌گاه خود را محکم کند، اما توسط همان مجاهدین و قوم‌های خود ( تعداد دیگری هم شریک بودند) کشته شد. برای افغانستان چیزی جز موارد محدود و مشخص انجام نداد، طوری‌که برای پنج‌شیر نیز پشیزی کار نکرد. اگر از کار کرد او رد شویم، یگانه‌ خصلت خب او دشمنی با بزرگان پنج‌شیر بود تا مردمش. خصلتی که بقیه‌ی مجاهدین از آن تهی بودند. بزرگان دیگر پنج‌شیر کمری دشمنی خود را با مردم خود بسته بودند؛ در نگاه آن‌ها بسیاری از مردم شهرستان‌های پنج‌شیر “جنس دوم” حساب می‌شدند؛ نگاه بوییده‌ای‌که وسعت یافته بود و اذهان بسیاری از مردم شهرستان‌های خود را پلید کرده بود.

“برتری‌جویی؛ زهرکشنده و عامل بدبختی ملت‌ها که ام‌روزه تعداد از نتیجه‌اش بی‌خانه شدند و به‌ناکجاها رفتند”. با این وجود، فهیم پس از آمر صاحب به‌تر از بقیه‌ی مجاهدین پنج‌شیری بود، اما دیگر عصر او پایان یافته است، دیگر عیار نیست، کاکه نیست، یادش خواهد پوسید و لااقل یادش آدم‌ها را به‌سوی کابوس کشنده خواهد برد. جوانان آگاه شده و طبله‌ی هش‌یاری را می‌کوبند، پس آهسته آهسته دیر یا زود اما حتمن نامش و یادش می‌میرد، اگر بماند جای ستایش او را نفرت می‌گیرد.