پربیننده ها

مارا در فیس بوک دنبال کنید

غدیر

سیر تاریخی جریان غدیر

۱۸ اسد ۱۳۹۹

سیر تاریخی جریان غدیر 

چکیده

بررسی جریان غدیر به عنوان یک موضوع تاریخی با نگاه بی‌طرفانه قابل تأمل است. شواهد و منابع شیعه در راستای تبیین امامت در جریان غدیر چندان افاقه نمی‌کند، زیرا ابتدای تاریخ تفصیلی غدیر به ارشاد شیخ مفید در قرن پنجم می‌رسد و ایشان هم سندی برای جریان‌های که نقل می‌کند، ارائه نکرده‌است. با تمام تلاشی که علامۀ امینی در الغدیر انجام داده‌است، دو پهلو بودن کلمه «مولی» در جای خود ثابت است. آن‌چه در این موضوع قابل اهمیت ویژه است، بررسی فهم مخاطبان خطبۀ پیامبر در غدیر است که کمتر بدان توجه شده‌است. تاکنون بیشتر در بارۀ فهم نسل‌های بعدی از خطبۀ پیامبر بحث و براساس پیش‌داوری‌های کلامی، جریان غدیر بررسی و تبیین شده‌است.

نویسنده: محمدحسین “فیاض” محقق و پژوهش‌گر

کلید‌واژه‌ها:

غدیر، تاریخ، خطبه، مخاطبان غدیر و سیر تاریخی.

مقدمه

جریان غدیر از نظر تاریخی با نگاه بی‌طرفانه انصافاً قابل تأمل است. ، زیرا ایشان صرفا تلاش کرده‌است در منابع اهل‌سنت وآثار شاعران قرن اول تا قرن هفتم روایت غدیر را بیابد و گاه فهم آنان از کلمۀ مولی را بیان کند. روشن است که فهم نسل‌های بعد، هیچ دردی را دوا نخواهد کرد، زیرا مهم فهم مخاطبان پیامبر در غدیر است که بعد از رحلت او طبق ادعای شیعه، به همۀ سوابق خود پشت کردند یا نه طبق قرائت اهل‌سنت، در این قضیه تاریخ، مسیر طبیعی خود را طی کرد.

البته اگر از نظر متکلمین شیعه نگاه کنیم، بعد از رحلت پیامبر (ص) کودتا شده‌است. متکلمین تلاش کرده‌اند کلمه «مَولی» را در دیگر سخنان پیامبر جستجو ‌کنند و سپس با غاصب و ظالم دانستن خلفا، نسخه «تبرّی» را پیچانده و ارائه کنند. بنابراین، جریان غدیر همواره از مسیر تاریخی خود خارج شده‌ و در واقع، قرائت یک جریان بر غدیر تحمیل شده‌است، نه آن گونه که بوده و در روند تاریخ خلافت طی شده‌است.

 

جریان غدیر، پرمناقشه‌ترین موضوع بین فریقین است، زیرا به پیمانه عمر آن تا کنون بحث شده‌ و کتاب‌ها نوشته‌شده‌است. من در این نوشتار کوتاه وارد بحث‌های پرچالش کلامی و تاریخی نمی‌شوم، اما به عنوان طرح بحث و سیرکوتاهی از قضیه، دورنمایی را ارائه می‌کنم.

اهمیت غدیر

گزارش‌های در برخی منابع وجود دارد که در مسیر غدیر آیه «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّـهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ»؛ «اى پيامبر، آنچه را از جانب پروردگارت به تو نازل شده، ابلاغ كن؛ و اگر نكنى رسالتش را به انجام نرسانده‌اى. و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مى‌دارد. بی‌گمان، خدا گروه كافران را هدايت نمى‌كند» (مائده، 67). بنابراین، پیامبر (ص) در منطقۀ غدیر خم، امام علی (ع) را به خلافت و امامت برگزید. اما اهل‌سنت شأن نزول آیۀ یاد شده‌ را در اول بعثت، زمانی که پیامبر از سوی مشرکین نگرانی داشت، می‌دانند.

اما بدون تردید پیامبر (ص) سخنان تاریخی سفارش به ثقلین و ولایت امام علی (به روایت شیعه) و محبت ایشان (به روایت اهل‌سنت) را اعلام کرد. شیعه می‌گوید: پس از جریان غدیر جمله وسط از آیۀ 3 و بلند مائده (الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا) نازل شد. حالا این آیه چرا در بین یک آیه بلند راجع به حلال و حرام آمده، خدا داند.

موضوع غدیر

جریان غدیر بدون تردید، موضوع تاریخی است، چون در جریان بازگشت پیامبر (ص) از مکه رخ داده‌است و به تمام معنا جریان بیرونی و ماوقع است. لذاست که ورود علم کلام و تحلیل و تفسیر محدثین از اساس، اشتباه موضوعی و خلط مبحث است. اتفاقا همین دخالت‌ها خصوص دخالت بی‌جای متکلمین هم غدیر و هم جریان تاریخ اسلام را منحرف کرده‌است. حالا وقتی کار مورخین تمام شد، راجع به فلسفه غدیر سخنی مطرح شد، نوبت به علم کلام می‌رسد.

میزان جمعیت حاضر در غدیر

در رابطه با جمعیت حاضر در غدیر گزارش‌های متعدد و متناقض در منابع مربوط وجود دارد. حداقل آن 1300 نفر و حداکثر آن 120 هزار نفر گزارش داده شده‌است. برخی از پژوهشگران که تحقیق گسترده‌ در این رابطه داشته‌اند، آمار 5 هزار نفر را احتمال داده‌اند. (امام، 1386: 1) دلیل آن نیز روشن است زیرا در آن روزگار سرزمین یمن به تازگی جزء قلمرو شبه جزیرۀ عربستان شده بود و حاجیان شان بسیار اندک بودند. از سویی، برکۀ غدیر تا مکه بیشتر از 180 کیلومتر راه فاصله دارد و حاجیان مکه این همه راه را تا غدیر نیامده بودند. بنابراین، جمعیت حاجیان مدینه و اطراف آن در غدیر حاضر بوده‌اند. شهر مدینه نیز آن زمان جمعیت زیاد نداشته‌است. به قول سید جلال امام این که پیامبر بدون بلندگو در بین آن جمعیت نامنظم چگونه صحبت کرده، باز جای تأمل است. (امام، 1386: 5)

زمان توقف

طبق گزارش‌های منابع متقدم کاراوان حجاج به رهبری رسول خدا (ص) موقع ظهر وارد برکۀ غدیر گردید و حضرت برای انجام نماز ظهر دستور توقف داد. نماز جماعت برگزار شد و پیامبر بعد از نماز دقایقی صحبت کرد و روایت مشهور «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» را با بلند کردن دست امیرالمؤمنین (ع) ایراد کرد. (نسائی، ۱۴۱۱، ج۵: ۱۳۵؛ مفید، ۱۴۱۳، ج۱: ۱۷۷؛ عیاشی، ۱۳۸۰، ج۱: ۴).

خطبه کوتاه غدیر

محسن کدیور در یک تحقیق گسترده 10 منبع متقدم اهل‌سنت و 10 منبع متقدم شیعه تا قرن پنجم را بررسی کرده و در مقاله‌ای نتیجه تحقیقات خود را ارائه کرده‌است. دریافت وی از این تحقیق این است که سخنان پیامبر (ص) در این منابع، چهار خط بیشتر نیست (کدیور، 1396). خطبۀ موجود غدیر که حدود 20 صفحه می‌باشد، برای اولین بار در «احتجاج» طبرسی از علمای قرن ششم آمده‌است و از آن به بعد علما در آثار شان نقل کرده‌اند. علامۀ امینی در الغدیر نیز خطبۀ بسیار کوتاه در حد 9 سطر را نقل کرده‌است (امینی، 1366، ج1: 10). البته جای پرسش وجود دارد چطور خطبه نقل شدۀ احتجاج طبرسی در سه قرن گذشته به دست علما و محدثین بزرگ شیعه چون صدوق، کلینی، مفید، سید مرتضی، سید رضی، شیخ طوسی و دیگر محدثین به نام شیعه نرسیده‌است و بعد از 600 سال جناب طبرسی آن را یافته‌است؟ بررسی محتوایی این خطبه بماند که تمام عقاید شیعه در آن ریخته شده‌است.

اعتبار روایت غدیر

روایت غدیر نه تنها بین فریقین که بین محدثین هر فرقه به صورت جداگانه متواتر است و شاید هیچ حدیثی به اندازۀ روایت غدیر در منابع اسلامی متواتر و مشهور و مورد اتفاق شیعه و سنی نباشد. اما آن چه مورد اختلاف است، دلالت روایت است که همواره پرچالش بوده‌است. شیعه کلمۀ «مَوْلی» را به «سرپرستی»  و اهل‌سنت آن را به «دوستی» معنا کرده‌اند. برخی از علمای اهل‌سنت چون ابوبکر بیهقی (م 485 ه) و دیگران، شأن صدور آن را ناراحتی و شکایت تعدادی از همران امام علی (ع) در سفر یمن می‌دانند و در واقع جریان غدیر را مراسم آشتی‌کنانِ شاکیان از امام علی (ع) تلقی کرده‌اند (بیهقی، 1401: 354). اما شیعه آن را مراسم معرفی خلیفه و جانشین رسمی پیامبر. البته جریان شکایت در منابع شیعه نیامده‌است. اما احمد بن حنبل، محمداسماعیل بخاری، ابن هشام، محمد بن جریر طبری، ابن عساکر و ابن ابی‌الحدید، جزئیات و موضوع شکایت را شرح داده‌اند (احمد حنبل، 1421، ج38: 144؛ بخاری، 1422، ج5: 163؛ ابن عساکر، 1415؛ ج42: 194؛ ابن ابی‌الحدید، بی‌‌تا، ج9: 170؛ ابن‌هشام، بی‌تا، ج2: 603؛ طبری، 1387، ج3: 149). گفتنی است برخی از نویسندگان معاصر به این شبهه پاسخ داده‌ و گفته‌اند: امام علی چند بار به یمن رفته‌است و جریان شکایت از او در سفرهای قبل بوده‌است (رضانژاد و رادفر، 1391: 85). اما واقعیت این است که بنابر برخی اسناد یاد شده یکی از این شکایت‌ها پیش پیامبر در حجۀ الوادع می‌باشد (ابن ابی‌الحدید، بی‌‌تا، ج9: 170).

آیا بیعت انجام شد؟

علامه امینی در «الغدیر» به نقل از کتاب «الولایه» اثر محمد بن جریر رستم طبری (م 310 ه)، نوشته است که پس از پایان خطبه در یک خیمه مراسم بیعت گرفتن آغاز شد و این قضیه سه روز طول کشید تا همۀ حاجایان حاضر اعم از زن و مرد بیعت کردند (امینی، 1366، ج1: 270).گفتنی است کتاب الولایه طبری مفقود شده‌است و مشخص نیست سند این روایت چگونه بوده و طبری آن را چگونه نقل کرده‌است. متأسفانه علامه نیز نگفته چگونه و در کجا به چنین کتابی دست یافته‌است. پس از طبری این قضیه در ارشاد شیخ مفید (م 413 ه) بدون سند آمده‌است (مفید، 1413، ج1: 176). البته در «تاریخ بغداد» اثر خطیب بغدادی (م 463 ه) همراه با سند آمده‌است که عمر بن خطاب با گفتن «بخ بخ لك يا ابن أَبِي‌طَالِبٍ أَصْبَحْتَ مَوْلايَ وَمَوْلَى كُلِّ مُسْلِمٍ» این قضیه را تبریک گفت (خطیب بغدادی، 1422، ج9: 221). بنابراین، در دو کتاب متقدم (الولایه و الارشاد) بیعت رسمی آمده و در تاریخ بغداد صرفاً تبریک گفتن به مولی بودن امیر المؤمنین. اما در مجموع به دو منبع اول از نظر سندی نمی‌توان‌ اعتماد کرد و از کتاب سومی نیز مقصود علمای شیعه حاصل نمی‌شود.

فهم مخاطبان

چنان که اشارت رفت، غدیر موضوع تاریخی است و پیامبر در این روز سخنانی ایراد کرده و مخاطبانش آن را شنیده‌اند. روشن است که همواره گوینده طبق اقتضای شرایط و فهم مخاطبان خود سخن می‌گوید؛ خصوص رهبر و پیشوایی که هدفش ارشاد و تطبیق دستورات دین است، ورنه نقص غرض پیش می‌آید؛ به این معنا که رهبر مسلمانان برای چند هزار نفر سخنرانی کند و آنان خبر را دست به دست کنند، اما مفهوم آن را ندانند.

حالا مهم‌ترین پرسش مطرح می‌شود که جمعیت حاضر در غدیر از سخنان پیامبر و به خصوص از کلمه «مولی» چه را فهمیدند؟ آیا آن مردم جانشینی و خلافت را فهمیدند یانه؟ برخلاف گزارش‌های مرسل شیخ مفید، از قراین زیر فهمیده می‌شود که آنان جانشینی را نفهمیدند:

الف-  طبق آنچه گفته شده، حداقل 1300 نفر و حد اکثر 120 هزار نفر در غدیر حاضر بودند و حاضران نیز به غایبان مهمترین خبر روز را رساندند و تبعاً تا زمان رحلت پیامبر(ص) این خبر به سراسر قلمرو حکومت اسلامی رسید. بنابراین، مردم مکه، یمن و غیره نیز مطلع شدند که خلیفۀ پیامبر تعیین شد.

اما جالب است هیچ گزارشی از نشر این اخبار در سراسر حکومت اسلامی در دست نیست. هیچ نمایندۀ قبایل و بزرگ قومی برای تبریک‌گفتن به مدینه خدمت پیامبر نیامدند.

ب ـ هیچ خبر و گزارشی بعد از غدیر مبنی بر فعالیت امام علی (ع) به عنوان جانشین پیامبر (ص) تا زمان رحلت او طی 78 روز  که زنده بودند، وجود ندارد.

د ـ در سقیفه هم سخنی از غدیر در استدلال‌ها به میان نیامد و حتی کسی مطرح نکرد که تصمیم آن چند نفر با مخالفت افکار عمومی که در غدیر بیعت کرده بودند، رو به رو خواهد شد.

ه ـ در بین دو هفته بعد از رحلت پیامبر (ص) زمانی که حضرت زهرا (س) به مسجد برای دادخواهی آمد و خطبۀ مهم فدکیه را ایراد کرد، یک بار از غدیر سخن نگفت؛ این، در حالی بود که وقتی شروع به سخن کرد، جو مسجد منقلب شد و در این شرایط که فضا ایجاب می‌کرد برای یادآوری غدیر استفاده لازم را ببرد، او یک کلام هم در بارۀ جریان غدیر حرف نزد. بنابر گزارش‌ها همسران پیامبر و حضرت زهرا در غدیر حاضر بودند، چگونه است که همسر امام علی برای غدیر شهادت نداده‌است؟

و ـ بعد از انتخاب ابوبکر هم گزارشی از مخالفت‌های افکار عمومی غیر از مدینه که در غدیر حضور داشتند، وجود ندارد.

ز ـ نمی‌توان آن همه جان‌فشانی انصار و نقش بارز آن‌ها در تثبیت پایه‌های حکومت نبوی را حمل بر عبور از گذشته و نافرمانی از اوامر رسول خدا (ص) دانست. یعنی آنان یک شبه به تمام داشته‌های خود پشت کردند؟ نمی‌توان چند هزار نفر مسلمان را بیعت‌شکن، مخالف پیامبر (ص) و مخالف امام علی (ع) نامید؛ خصوص تعداد زیادی از آنان که طبق برخی روایات آب وضوی پیامبر (ص) را نمی‌گذاشتند بر زمین بریزد و به عنوان تبرک بر می‌داشتند.

ح- امام علی (ع) هم در نهج‌البلاغه هیچ وقت بر انتخاب‌شدنش از سوی پیامبر (ص) در غدیر استدلال نمی‌کند. او بر جایگاه علمی و شایستگی خود برای خلافت استدلال می‌کند. در اول خطبه شقشقیه می‌گوید ابوبکر این جایگاه مرا می‌دانست، اما با آن هم ردای خلافت را برتن کرد. یعنی امام براساس شایستگی، اعلمیت و افقهیت، خلافت را حق خود می‌دانست. افزون بر آن، در پایان خطبه به صراحت می‌گوید: اگر حضور حاضران و یاری کنندگان نبودند که حجت را بر من تمام کردند، افسار خلافت را رها می‌کردم. براساس این سخن امام یعنی که امامتِ سیاسی، مشروط به بیعت مردم است، نه امر تعیین شده از سوی خدا و پیامبر (ص).

البته بعدا احتجاج‌های از امیرالمؤمنین در بارۀ غدیر (نه در بارۀ خلافت و به صورت کلی) در رحبۀ کوفه در زمان خلافتش ثبت شده که به نوعی نوشدارو بعد از مرگ سهراب است. چنین احتجاج‌ها از سوی دیگر ایمه نیز در منابع روایی ذکر شده‌است.

نتیجه

چنان‌که از نظر گذشت، جریان غدیر از نظر تاریخی با نگاه بی‌طرفانه انصافاً قابل تأمل است. شواهد و منابع شیعه در راستای تبیین امامت در جریان غدیر چندان افاقه نمی‌کند، زیرا ابتدای تاریخ تفصیلی غدیر به ارشاد شیخ مفید در قرن پنجم می‌رسد و ایشان هم سندی برای جریان‌های که نقل می‌کند، ارائه نکرده‌است. با تمام تلاشی که علامۀ امینی در الغدیر انجام داده‌است، دو پهلو بودن کلمه «مولی» در جای خود ثابت است، زیرا ایشان صرفا تلاش کرده‌است در منابع اهل‌سنت وآثار شاعران قرن اول تا قرن هفتم روایت غدیر را بیابد و گاه فهم آنان از کلمۀ مولی را بیان کند. روشن است که فهم نسل‌های بعد، هیچ دردی را دوا نخواهد کرد، زیرا مهم فهم مخاطبان پیامبر در غدیر است که بعد از رحلت او طبق ادعای شیعه، به همۀ سوابق خود پشت کردند یا نه طبق قرائت اهل‌سنت، در این قضیه تاریخ، مسیر طبیعی خود را طی کرد.

البته اگر از نظر متکلمین شیعه نگاه کنیم، بعد از رحلت پیامبر (ص) کودتا شده‌است. متکلمین تلاش کرده‌اند کلمه «مَولی» را در دیگر سخنان پیامبر جستجو ‌کنند و سپس با غاصب و ظالم دانستن خلفا، نسخه «تبرّی» را پیچانده و ارائه کنند. بنابراین، جریان غدیر همواره از مسیر تاریخی خود خارج شده‌ و در واقع، قرائت یک جریان بر غدیر تحمیل شده‌است، نه آن گونه که بوده و در روند تاریخ خلافت طی شده‌است.

18 اسد 1399/ 18 ذیحجه 1441

منابع

  1. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبةالله. (بی‌تا). شرح نهج البلاغة، چاپ اول، قم: مکتبة آیت‌الله المرعشي النجفي.
  2. ابن عساکر، أبو القاسم علي بن الحسن. (1415ق). تاريخ دمشق، تحقیق:عمرو بن غرامة العمروي، چاپ اول، بی‌جا: دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع.
  3. ابن هشام، عبدالملک بن هشام. (بی‌تا). السیره النبویه، ابن هشام، تصحیح: ابراهیم ابیاری، مصطفی سقا و عبدالحفیظ شبلی، چاپ اول، بیروت: دارالمعرفه.
  4. احمد حنبل، ابوعبدالله احمد بن حمبل (1421ق).مسند الإمام أحمد بن حنبل، تحقیق: شعيب الأرنؤوط، چاپ اول، ، بی‌جا: مؤسسة الرسالة.
  5. امام، سید جلال. (1386ش). بررسى تعداد جمعیت حاضر در غدیر، تاریخ اسلام در آیینه پژوهش، 1386، شماره 16. http://ensani.ir/fa/article/46282
  6. امینی، عبدالحسین. (1366ش). الغدیر فی الکتاب والسنه و الادب، چاپ اول، تهران: دار الکتب الاسلامیه.
  7. بخاری، محمد بن اسماعیل. (1422ق). صحیح بخاری، تحقیق: محمد زهير بن ناصر الناصر، چاپ اول٬ بیروت: دار طوق النجاه
  8. بیهقی، ابوبکر احمدبن الحسین بن علی. (1401). الاعتقاد و الهدایه الی سبیل الرشاد علی مذهب السلف و اصحاب الحدیث، تحقیق احمد عصام الکاتب، چاپ اول، بیروت: دارالآفاق الجدیده.
  9. خطیب بغدادی، احمد بن علی. (1422ق). تاریخ بغداد، تحقیق: بشار عواد معروف، چاپ اول، بیروت: دار الغرب الاسلامی.
  • رضانژاد، عزّالدین و رادفر، مهدی. (1391ش). حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع)نزد پیامبر اکرم(ص)، فصلنامه علمی ـ پژوهشی کلام اسلامی، دورۀ 21، شماره 83، پاییز 1391، ص 81 تا 100، http://www.kalamislami.ir/article_61793.html
  1. طبری، محمد بن جریر. (1387ق). تاریخ طبری، چاپ دوم، بیروت: دار التراث.
  • عیاشی، محمد بن مسعود. (1380ش). تفسیر عیاشی، تصحیح هاشم رسولی، چاپ اول، تهران: مکتبه العلمیه الاسلامیه.
  • کدیور، محسن. (1396ش). بازخوانی خطبۀ پیامبر در غدیر، وبسایت رسمی محسن کدیور، 5/ 8/1396، https://kadivar.com/16231
  • مفيد، محمد بن محمد. (1413ق). الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، چاپ اول، قم: كنگره شيخ مفيد.
  • نسائی، احمد بن علی. (1411ق). السنن الکبری، تحقیق: سید حسن کسروی و عبدالغفار سلیمان بنداری، چاپ اول، بیروت: دار الکتاب العلمیه، مشورات محمدعلی بیضون.