
آخرین مصاحبهی مسعود ـ مسعود چه در سر داشت ؟
۱۲ قوس ۱۳۹۸
منبع: لوپون ـ نویسندگان:اولی ویی ویبر و رونالد بریسلم
اشاره: آخرین مصاحبهی احمدشاه مسعود با عنوان اصلی «وصیتنامهی مسعود» در ۲۶ اکتبر ۲۰۰۱ در هفتهنامهی فرانسوی « » چاپ شد. این مصاحبه روز شنبه، مورخ ۸ سپتامبر ۲۰۰۱، یک روز قبل از کشتهشدن مسعود، توسطه دو خبرنگار فرانسوی «اولیویی ویبر» و «رونالد بریسل» در ولسوالی بازارک ولایت پنجشیر انجام شده است.
درآمد
فرمانده مسعود در مقابل قفسهی کتابخانهی خود -کتابخانهای با کتابهای زیاد فرانسوی- ایستاده بود. شیر پنجشیر، مردی که خود و افرادش توسط غرب فراموش شده، مشغول مطالعات چریکی بود. مرد ۴۹ سالهای که با وجود خستگیهای پایانناپذیر در فراز و فرود روزگار، همچنان ایستاده و استوار است. او ناگزیر است مبارزهای را که در جایگاه فرماندهی مجاهدین علیه دهشتافگنی مسلمانان بنیادگرا و متحدین داوطلبشان -دو تا چهارهزار عرب- اعلام کرده، پیش ببرد. از نظر احمدشاه مسعود پاکستان برای حمایت از طالبان و در قبال بیثباتی افغانستان باید سرزنش شود. پاکستان همسایهای است که در «عمق راهبردی» افغانستان طمع دارد و فکر میکند که در صورت جنگ با هند این موقعیت را لازم دارد.
احمدشاه مسعود خواهان تشکیل حکومت چندقومی همراه با قانون اساسی نزدیک به نظام سویس و تشکیل حکومت موقت پس از اعلان نتایج انتخابات -انتخاباتی که در آن زنان دارای حق رأی باشند- بود. او به بازسازی سرزمینی که با جنگ ۲۳ ساله تخریبشده بود، میاندیشید. چند هفته پس از دیدار او از فرانسه، طالبان تندیسهای بودا را در بامیان تخریب کردند، عملی که نشاندهندهی شرارت غیرمنطقی و سلطهجویانهی این گروه است.
فرمانده مسعود نهتنها بهعنوان مبارز، بلکه بهعنوان رهبر سیاسی نیز فعال بود؛ او کاریزما داشت. اکنون در خطوط اول جنگ و در شهر کابل مجاهدین اتحاد شمال -که تعداد شان به پانزدههزار تن یا بیشتر میرسد- در مرگ وی سوگوارند. درحالیکه هواپیماهای امریکایی خطوط اول جنگ و سایر نقاط راهبردی شهر را بمباران میکند، بسیاری از فرماندهان اتحاد شمال با هم اختلاف دارند و نبرد در نبود مسعود، همراه یا بدون مشارکت متحدان غربی، تفاوت دارد. یک فرمانده شمالی، منطقهای در چهلکیلومتری شهر کابل میگوید: «اگر آمرصاحب زنده بود، ما کابل را بدون با مواجهشدن مقاومت کمتری تصرف میکردیم و در تشکیل ائتلاف هیچ مشکلی نداشتیم.»
فرمانده فقید همچو مارتین لوترگینگ یک رویا داشت؛ رویای صلح و امید برای افغانستان. همانطور که واژهی مسعود «خوشبخت» و «سعادتمند» معنا میدهد، همانطور او در وصیتنامهی خود (اشاره به مصاحبهی حاضر) آیندهای آکنده از خوشبختی برای سرزمینش در تمام جوانب آرزو میکند.
مصاحبه:
– به نظر برخی ناظرین «جبهه اتحاد شمال» یک ائتلاف چندقومی است که به صلح منجر نمیشود، شما در این مورد چه فکر میکنید؟
– ما جبهه اتحاد شمال را با مقررات جدی بهمنظور مقاومت علیه طالبان و پاکستان با متحدین ما نظیر حاجی قدیر، امیر اسماعیل خان، جنرال دوستم و دیگران [محمد محقق، کریم خلیلی، عارف نورزی، سید مصطفی کاظمی، سید حسین انوری و…] ایجاد کردهایم. پس از آنکه گفتوگوها شروع شود، دیگر نیازی به ادامه جنگ نخواهد بود.
– اصولی که شما را گرد هم آورده چیست؟
– زمانی که طالبان مذاکرات صلح را بپذیرند، ما تصمیم گرفتهایم حکومت موقت را برای مدت شش ماه، یک سال، دو سال یا بیشتر ایجاد کنیم که این حکومت باید فراگیر باشد و تمام نقاط و اقوام افغانستان را دربرگیرد. وظایف حکومت موقت ایجاد امنیت، جمعآوری جنگافزارها، ایجاد ارتش ملی و نگارش پیشنویس قانون اساسی میباشد. زمانی که پیشنویس قانوناساسی تدوین شد، حکومت موقت وظیفه دارد تا لویهجرگه را دایر کند و این لویه جرگه صلاحیت تصویب و تأیید قانوناساسی را خواهد داشت. ما چندینبار آمادگی خود را برای برگزاری انتخابات، انتخاباتی که در آن ملت مقدرات خود را بهدست گیرند، اعلام کردهایم.
– شما با پایگاهها و اردوگاههای آموزشی دهشتافگنان چه خواهید کرد؟
– ما کاملا بر این نکته که به گروههای دهشتافگن اجازه ندهیم تا از افغانستان بهعنوان پایگاه [نظامی] استفاده کند، متعهد شدهایم. ما به هیچ فرد خارجی اجازه نخواهیم داد تا از وطن ما برای اهداف دهشتافگنی استفاده کند. در مورد مواد مخدر نیز بگویم که تصمیم گرفتهایم تا فرهنگ کشت، انتقال و صادرات مواد مخدر را ریشهکن کنیم. در زمینه حقوق بشر و حقوق زنان، همه اعضای جبهه متحدند تا قوانینی را اعمال کنند که در آن نورمهای بینالمللی در نظر گرفته شده باشد.
– آیا فکر میکنید که تشکیل جبهه متحد موجب صلح شود؟
– اصولی که ما را متحد ساخته مانع بهوجود آمدن هرگونه فضای بیاعتمادی در رابطه به آینده افغانستان میشود، در آینده دیگر نیرو تسلیحاتی اهمیت قدرت سیاسی یک گروه را نسبت به گروه دیگری تعیین نخواهد کرد. در همه موارد ما باید بهسوی روند انتخابات رویم و در آینده این مردم خواهد بود که برای انتخاب رهبر آیندهیشان تصمیم میگیرند. بنابراین من به همهی برادرانم به تعهد خود در این زمینه اشاره کردم و مطمئنم که آنها نیز روی قول خود -برای امروز و فردا- استوار میمانند.
– آیا در حال حاضر راهکار نظامی شما مثل گذشته حالت کاملا دفاعی دارد؟
– اول اینکه مشکل عمدهی راهبردی ما موقعیت جغرافیایی ماست. دوم اینکه ما در این جنگ تنها با طالبان مواجه نیستیم، اینجا در کنار آنها اسامه بن لادن، اعراب دیگر، طالبان پاکستانی و ارتش پاکستان نیز حضور دارند. بنابراین ما راهکار نظامی خود را نظر به موقعیت مشخص جغرافیای افغانستان و همچنان با توجه به این نکته که ما با چهار گروه مخالف سنجیدهایم. به لطف خدا این راهبرد کارا بوده و من مطمئنم که در درازمدت طالبان و دیگر پاکستانیها قادر به ادامه جنگ نخواهند بود و نشستن پای میز مذاکره را خواهند پذیرفت.
– پس از گذشت چهار ماه از سفر شما به اروپا نتایج این سفر را چگونه ارزیابی میکنید؟
– سفر اروپا برای من خیلی رضایتبخش بود. من به پارلمان اروپا دعوت شدم. اهداف من در این سفر ملاقات با رییس پارلمان اروپا و بحث در مورد مسایل افغانستان بود. سایر جلسات در موازات با همین موضوع شکل گرفت؛ در کُل، سفر اروپا برای من رضایتبخش بود.
– در فرانسه شما توجه افکار عمومی را جلب کردهاید؛ نظر شما دربارهی نقش جمهوری فرانسه چیست؟
– ما امیدواریم که فرانسه، کشوری که همیشه در طول تاریخ مدافع حقوق بشر و حقوق زنان بوده است، مسئولیتی را در قبال مشکلات افغانستان به عهده گیرد و ماهیت واقعی رژیم طالبان -رژیمی که دشمن حقوق بشر و حقوق زنان است- را بشناسد. اگر سیاست فرانسه در قبال طالبان و متحدان آنها فعالتر شود، ممکن است [سیاست] پاکستانیها بهتر شود… .
– بهگمانم شما برای ایجاد نظام سیاسی شبیه سویس نظر مساعد دارید. آیا این درست است؟
– این مورد به مجلس نمایندگان و به قانون اساسی آینده و نیز به رأی مردم بستگی دارد. تا آنجا که به من برمیگردد، من مایلم سیستم سویس را بهتر مطالعه کنم تا دریابم که مردم چندزبانهی سویس چگونه مشکلات خود را حل کردهاند و چطور حکومت خود را شکل دادهاند.
– شما از مساوات حقوق زن و مرد یاد کردید، چرا در حکومت شما هیچ خانمی حضور ندارد؟
– من چندین بار تکرار کردهام که هیچ فرقی میان زن و مرد وجود ندارد، ولی بهدلیل شرایط خاص و سننی که در این سرزمین وجود دارد، ما نیاز به نبرد طولانی برای دستیابی به مساوات حقوق زن و مرد داریم. مسیری را که اروپاییان طی قرنها پیمودهاند، ما نمیتوانیم در یک شب بپیماییم. از جانب دیگر با توجه به محدویت ظرفیتها، ما باید بهسوی اعاده حقوق زنان حرکت کنیم و این نکته تصمیم غیرقابل بازگشت برای ماست. ما در حال حاضر در این زمینه پیشرفت کردهایم و این راه را ادامه میدهیم.
– آیا شما پیوستن سربازان یا فرماندهان طالبان را به جبهه متحد تأیید میکنید؟
– شما میدانید که تقریبا یک سال میشود که نارضایتیها در صفوف طالبان بیشتر شده است و تعداد زیادی از طالبها برای تسلیمشدن با جبههی [متحد] تماس گرفتهاند. شما همچنان میدانید که فرمانده امیرگل قلاچی جدیدا به جبهه متحد پیوسته است. فرمانده امیرگل قلاچی کسی است که قبلا آمادگی سقوط شهر مزارشریف را به نفع طالبان داشت. در این زمینه تعدادی طالبان با جبهه متحد همچنان در تماساند.
– هزینه جنگ را چگونه تأمین میکنید؟ آیا راست است که فروش زمرد و اورانیم مقداری از بودجهی قابلملاحظه نظامی شما را تأمین میکند؟
– یک بخش بزرگ بودجهی نظامی ما از طریق منابع داخلی دولت اسلامی افغانستان تأمین میشود. از آنجایی که ما یک دولت قانونی هستیم، طبیعی است که مطابق نیازمندیمان پول چاپ میکنیم. تأیید میکنم که یک بخش –کم یا زیاد- از هزینههای جنگ از طریق اخذ مالیات از تجارت زمرد بهدست میآید. اما در مورد اورانیم تا کنون هیچ بهرهبرداریای در وطن ما از اورانیم صورت نگرفته و من در این مورد اطلاعی ندارم.
– شما قهرمان مقاومت افغانها هستید. چگونه میتوانید به چهرهی ملی تبدیل شوید، درحالیکه در صفوف شما به کسی جز پنجشیریها اعتماد نمیشود؟
– این ادعا که قدرت را تنها پنجشیریها در صفوف ما بهدست دارند چیزی نیست جز تبلیغات منفی منتشرشده توسط دشمنان ما از جمله پاکستانیها و حزب اسلامی در دوران قبل و امروز طالبها. در ولایات مرکزی، کریم خلیلی در کنار برادران شیعهی ما مبارزه میکند و در آنجا هیچ پنجشیریای وجود ندارد. در شمال، جنرال دوستم -که ازبک است-، استاد عطا، محقق و دیگران حضور دارند. در شرق، حاجی قدیر، شخصیت پشتون، ریاست شورای نظامی و ملکی را بر عهده دارد و چهار ولایت حوزه شرقی را رهبری میکند. و اخیرا در شمالغرب، منطقهای که پایگاه نظامی ما در دوران جهاد بود، تقریبا هشتاد در صد وظایف توسط شخصیتهای محلی اداره میشود.
– در اوقات فراغت چه میکنید، به چه می اندیشید؟
– به کارهای روزمره میپردازم؛ به اموری که باید در آینده انجام بدهم؛ به اشتباهات گذشته و چگونگی تصحیح آنها میاندیشم.
– آیا تا کنون به این نکته فکر کردهاید که اگر زندگی شما در جنگ نمیگذشت چه میکردید؟
– من مشغول تحصیل در رشتهی مهندسی بودم و رشتهام را دوست میداشتم. اگر جنگ نمیشد تحصیلم را ادامه میدادم و امروز همچنان آرزو دارم که در ختم جنگ به شکل مفید در بازسازی وطنم سهیم شوم.
اطلاعات روز