بازگشت طالبان به اروپا؛ اینبار نه با تفنگ، بلکه با نکتایی
۰۹ عقرب ۱۴۰۴
در قلب اروپا، جایی که آزادی بیان و برابری جنسیتی شعار روز است، گروهی از چهرههای وابسته به طالبان با کتوشلوارهای اتوکشیده وارد کنسولگری افغانستان در آلمان شدند — ساختمانی که حالا در دست نمایندگان طالبان است.
آنها با لبخندهای مصنوعی از «روابط دیپلماتیک» سخن گفتند، اما پشت آن لبخندها، همان تفکر تاریک و زنستیز پنهان بود که افغانستان را به زندان بدل کرد.
طالبان نکتاییپوش؛ چهره تازهی یک تفکر کهنه
طالبان امروز دیگر فقط با ریش و تفنگ شناخته نمیشوند؛ حالا چهرهای دیگر از آنها در حال شکلگیری است — چهرهای با کراوات، انگلیسیِ آموخته در دوحه، و ادبیاتی که از واژههایی چون “گفتوگو” و “تعامل” پر است.
اما این چهره، همان قلب خشن و تنگنظر است که کابل را از نفس انداخت و دختران را پشت درهای بسته نگه داشت.
طالبان نکتاییپوش آمدهاند تا چهرهی خشن خود را با زبان نرم بزک کنند، تا افکار عمومی اروپا را بفریبند و از طریق دیپلماسی دروغین، مشروعیت بخرند — همان مشروعیتی که در داخل افغانستان هرگز بهدست نیاوردند.
از تفنگ به لبخند؛ تغییر ابزار، نه تفکر
در کابل، طالبان هنوز کتاب را دشمن میدانند، اما در برلین، با نکتایی و لبخند از “فرهنگ اسلامی” حرف میزنند.
این تضاد، نه نشانهی تحول، بلکه نشانهی فریب سیاسی است.
آنان به اروپا آمدهاند تا چهرهای “قابلقبول” از خود بسازند؛
تا شاید در پشت درهای بستهی بروکسل و برلین، چند سیاستمدار سادهدل را قانع کنند که “طالبان تغییر کردهاند.”
اما حقیقت روشن است: طالبان فقط لباس عوض کردهاند، نه منطق.
لابیگری با کراوات، خاموشی با وجدان
دیدار چهرههای وابسته به طالبان با نمایندگانشان در کنسولگری آلمان،
نه فقط یک عمل سیاسی، بلکه تلاش آشکار برای شستن چهرهی آلوده به سانسور، تبعیض و ترور است.
این لابیگران با لبخند و ادبیات نرم، همان مسیری را میروند که در نهایت به سکوت در برابر ظلم میانجامد.
هر عکس یادگاری با طالبان در اروپا،
هر نشست و ضیافت با “دیپلماتهای خودخوانده”،
در واقع طعنهای است به مادرانی که در افغانستان هنوز منتظر بازگشت دخترانشان از مکتباند.
اروپا باید هشدار را جدی بگیرد
اروپا اگر به ارزشهای خودش باور دارد، باید میان دیپلماسی و فریب تمایز قائل شود.
طالبان امروز از مرزها عبور نمیکنند، از نشستهای فرهنگی و گفتوگوهای سیاسی عبور میکنند.
سکوت در برابر این چهرهی بزکشده، به معنای عادیسازی رژیمی است که زنان را از زندگی محروم کرده و رسانهها را خاموش ساخته است.
افغانستان صدای خاموش ندارد
افغانستان هنوز صدا دارد — صدای زنان، دانشآموزان، روزنامهنگاران و تبعیدیانی که وجدان بیدار ملتاند.
آنها طالبان را میشناسند، چه با تفنگ و چه با نکتایی.
این صداها باید بلند بمانند تا دنیا بداند:
لبخند طالبان، تداوم همان خشونتی است که با اسلحه آغاز شد.
جمعبندی
بازگشت طالبان به اروپا با نکتایی، خطرناکتر از بازگشتشان با تفنگ است؛
چون اینبار بهجای تهدید، از واژهها استفاده میکنند؛
بهجای جنگ، از دیپلماسی.
و اگر جهان فریب این تغییر چهره را بخورد،
نه تنها افغانستان، بلکه وجدان جهانی در برابر تاریخ شرمنده خواهد شد