Screenshot

آتش بر خط دیورند: بامداد خونینِ دو همسایه

۲۰ میزان ۱۴۰۴

در شب گذشته، مرز طولانیِ افغانستان و پاکستان بار دیگر به صحنه‌ای از درگیری‌های خونین تبدیل شد؛ آن هم در هنگامی که منطقه هنوز آکنده از تنش، بی‌اعتمادی و تراژدی‌های تاریخی است. در این نبرد برق‌آسا و پرآشوب، طالبان افغان مدعی شده‌اند که ۵۸ سرباز پاکستانی را کشته و چندین پاسگاه مرزی را تصرف کرده‌اند، در حالی که پاکستان پاسخ داده است حملات تلافی‌جویانه به قلمرو افغانستان انجام داده و برخی مواضع طالبان را منهدم کرده است. 

این رخداد نه صرفاً یک رویارویی مرزی، بلکه نماد آشکار گسست ریشه‌دار در روابط دو کشور است: افغانستان که رژیم طالبان را تجربه می‌کند و پاکستان که طالبان همواره او را به حفاظت از تندروان پاکستانی متهم کرده است. اکنون محاسبه‌گری‌های جدیدی از سفید تا سیاه در منطقه در جریان است، و شعلهٔ این برخوردها می‌تواند دامنه‌ای فراتر از مرز محلی بگستراند.

ریشه‌های تنش و زمینهٔ تنازع

پیوندهای میان افغانستان و پاکستان، از دهه‌ها پیش همواره توأم با اتهام، تسخیر مرز، و حضور گروه‌های مسلح بوده است. پاکستان طالبان افغان را به پناه دادن به گروه «تحریک طالبان پاکستان» (TTP) متهم می‌کند؛ گروهی که علیه امنیت پاکستان عمل می‌کند. این اتهام بارها محور منازعات لفظی و عملی بوده است.  از سوی دیگر، طالبان حاکم در افغانستان بارها این اتهام را رد کرده‌اند و تأکید داشته‌اند که اجازه نخواهند داد خاک افغانستان به منبعی برای عملیات علیه همسایگان تبدیل شود. 

در روزهای اخیر، انفجارهایی در کابل شنیده شده است که طالبان آنها را به پاکستان نسبت داده‌اند.  این ادعا به مثابه شعله‌ای بود که شعلهٔ درگیری در شبِ گذشته را شعله‌ورتر کرد. از سوی دیگر، پاکستان نیز اعلام کرده که حملات به مواضع طالبان را در پاسخ به آتش‌سوزی و تهدیدات امنیتی خود انجام داده است. 

بنابراین، آنچه در شب گذشته رخ داد نه یک حادثهٔ ناگهانی، که نقطهٔ عطفی از مجموعه‌ای انباشته از خصومت، ترسِ امنیتی و رقابت منطقه‌ای بود.

شرح واقعه و معادلهٔ نظامی

طالبان در بیانیه‌ای اعلام کردند که در عملیات شبانه علیه مواضع پاکستان، ۵۸ سرباز پاکستانی را کشته و ۲۵ پاسگاه را تصرف کرده‌اند.  به گفتهٔ سخنگوی طالبان، نیروهای آنها کنترل مرزها را به دست دارند و از تجاوزها جلوگیری کرده‌اند.  در سوی مقابل، پاکستان اعلام کرده که در تأدیب طالبان، پاسگاه‌هایی از آنها را منهدم کرده و در برخی مناطق آنها را عقب رانده است.  رسانه‌های پاکستانی نیز گزارش داده‌اند که دست‌کم ۱۹ پست طالبان را تخریب کرده‌اند و ادعاهایی در خصوص تصرف برخی مواضع افغان منتشر کرده‌اند. 

مناطق درگیر شامل گذرگاه مرزی تورخام، چمن و نقاط استراتژیک در استان‌های کنر، هلمند و پکتیکا است.  در جریان درگیری، مرزهای رسمی بسته شده و سفرها و تجارت مرزی متوقف گردید.  همچنین گزارش شده که آتش توپخانه و توپ‌های سنگین نیز در این عملیات استفاده شده‌اند. 

در گزارش‌هایی از جانب منابع مستقل، تعداد کشته‌ها و زخمی‌ها هنوز تأیید نشده و دو طرف گمراه‌سازی اطلاعاتی را نیز در دستور کار دارند.  باوجود ادعاهای طالبان مبنی بر «تمام کنترل مرزها»، وضعیت میدان نبرد هنوز به صورت کامل مشخص نیست و خطوط نبرد می‌تواند به سرعت تغییر کند. 

تبعات منطقه‌ای و بین‌المللی

این درگیری ناگهان با مخالفت‌هایی از سوی کشورهای منطقه همراه شد. ایران، قطر و عربستان خواهان خویشتن‌داری دو کشور شده‌اند.  پیامد این درگیری نه فقط تحت تأثیر مستقیم، بلکه در نگاه منطقه‌ای نیز مهم است:

  1. بی‌ثباتی مرزی و پناهجویان
    ساکنان مناطق مرزی ممکن است دچار آوارگی شوند، تجارت مرزی مختل خواهد شد و نگرانی‌های انسانی و امنیتی تقویت می‌شود.
  2. پیامد برای گروه‌های مسلح
    گروه‌هایی مانند TTP ممکن است از این فرصت بهره‌برداری کنند و خطوط جنگ را تشدید کنند، به ویژه اگر هر دو طرف خسته یا آسیب‌پذیر شوند.
  3. دیپلماسی و اهرم فشار
    پاکستان در موضع ابرقدرت منطقه‌ای است و قدرت تعامل با آمریکا، چین و کشورهای منطقه را دارد؛ افغانستان تحت فشارهای اقتصادی و تحریم‌های بین‌المللی قرار دارد. این عدم توازن می‌تواند تأثیر بزرگی بر نتیجهٔ این تنش داشته باشد.
  4. خطر گسترش جنگ فرامرزی
    اگر این درگیری فراتر از مرزها گسترش یابد، ممکن است بازیگران خارجی هم وارد شوند؛ به خصوص کشورهای همسایه و قدرت‌های بزرگ منطقه‌ای که قبلاً در منطقه نفوذ دارند.
  5. پیام به همسایگان و امید صلح
    این درگیری نشان می‌دهد که حتی در عصر دیجیتال و زخمی از جنگ‌های گذشته، خصومت‌های تاریخی هنوز زنده‌اند. امید به صلح بادآورده نیست؛ بلکه نیازمند اراده، اعتمادسازی و نظمی نو است.

نتیجه‌گیری و درخواست به عقلانیت

شب گذشته، خط مرز دیورند لکه‌دار به خون تبدیل شد — خون سرباز و امنیت، خون سایهٔ اتهام و انتقام. این واقعه یک پیام تلخ است: جنگ هیچ‌گاه راه‌حل نیست، بلکه بحران را گسترش می‌دهد.

اگر دولت‌های متخاصم خواهان ثبات و امنیت برای مردم خود هستند، باید دست از محاسبه‌گری نظامی بردارند و به مسیر گفت‌وگو و مصالحه بازگردند. منطقه‌ای که پیشتر شاهد تراژدی‌های افزون است، ظرفیت تحمل درگیری تازه را ندارد.

در میان دود گلوله‌ها، تنها صدای واقعی را کسانی می‌شنوند که ترسیده‌اند: مردمان مرزنشین، زنانی که فرزندانشان را از دست داده‌اند، پیرانی که جز سکوت چاره ندارند. آیا آنانی که در مراکز قدرت نشسته‌اند، صدای این فریادِ خاموش را خواهند شنید؟

کشمکشی که مدت‌ها بود پنهان بود، حالا آشکار شده است. امید می‌رود در پی آن، دنیا شاهد آتش‌بس موقت، تلاش دیپلماتیک، و حرکت به سوی راه‌حل‌هایی باشد که به جای شعله‌ها،‌ به گفتگو و همزیستی منتهی شود