برندهی جنگ اکراین، فقط چین است
۱۴ حمل ۱۴۰۱
جنگ در اوکراین هنوز به پایان نرسیده، اما در محافل سیاسی چین اجماعی در مورد اینکه از دل این بحران یک کشور پیروز بیرون میآید در حال شکلگیری است و آن چین است .
منیع: نیویارک تایمزـ استیون لی و کریس باکلی
پس از واکنشهای اولیه چین به تهاجم روسیه که حاکی از سردرگمی رهبران آن بود ، این کشور برای محافظت از خود در برابر بدترین عواقب اقتصادی و دیپلماتیکی که ممکن است با آن مواجه شود، و برای بهرهمندی از تغییرات ژئوپلیتیک پس از فروکش کردن آتش، استراتژیهای مستحکمی را اتخاذ کرده است.
رهبر چین، شی جین پینگ، علیرغم اجتناب از مورد انتقاد قرار دادن ولادیمیر وی. پوتین، رییسجمهور روسیه، سعی کرده است چین را نیز از قتلعام دور نگه دارد. دولت او تحریمهای بینالمللی اعمال شده علیه روسیه را محکوم کرده است، اما از طرف دیگر، حداقل تا کنون، اشاره کرده است که شرکتهای چینایی ممکن است برای حفاظت از منافع اقتصادی چین در غرب از آنها (غربیها) پیروی کنند.
آقای شی هفته گذشته با رهبران اروپایی تماس گرفت و پیشنهاداتی مبهم برای کمک به مذاکره جهت یافتن راهحل ارائه کرد، آنهم در شرایطی که دیگر مقامات چینایی کارزارهای اطلاعات نادرست روسیه را برای بیاعتبار کردن ایالات متحده و ناتو تقویت میکردند.
روز دوشنبه، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی پرزیدنت بایدن، با یک مقام ارشد چینایی در رم دیدار کرد و هشدار داد که ایالات متحده در مورد همسویی رو به رشد پکن با روسیه «عمیقا نگران است».
در نهایت، رهبری چین محاسبه کرده که باید تلاش کند تا از آنچه که «مبارزه بین دو قدرت خسته» میخواند، فراتر برود و در جهانی که تلاطم در آن رو به فزونی است به عنوان محور اصلی ثبات شناخته شود.
ژنگ یونگ نیان، استاد دانشگاه چینایی هنگ کنگ، شنژن، که به مقامات ارشد مشاوره داده، پس از تهاجم در مقالهای پرتیراژ نوشت: «این بدان معناست که تا زمانی که ما مرتکب اشتباهات راهبردی ویرانگر نشویم، مدرنیزاسیون چین متوقف نخواهد شد و برعکس، چین حتا توانایی و اراده بیشتری برای ایفای نقش مهمتری در ایجاد نظم بینالمللی جدید خواهد داشت.»
در مرکز استراتژی چین این اعتقاد وجود دارد که ایالات متحده برای پیش بردن ماجراجوییهای بیباکانه در مرزهای خارجی، از جمله، از دیدگاه پکن، سوق دادن آقای پوتین به درگیری اوکراین، ضعیف شده است.
براساس این دیدگاه که در روزهای اخیر در بیانیههای عمومی و تحلیلهای شبهرسمی منعکس شده، تهاجم روسیه قدرت و توجه امریکا را به سمت اروپا کشانده است و این احتمال را به وجود آورده که بایدن، رییسجمهور بایدن، مانند اسلاف اخیر خود، برای تمرکز بیشتر بر چین و منطقه وسیعتر آسیا و اقیانوسیه تلاش میکند، اما ناکام میماند.
یون سان، مدیر برنامه چین در مرکز استیمسون در واشنگتن، که اقدامات پکن را در این زمینه مطالعه کرده، میگوید: «همه دشواریها، همه تعادلها و همه شرمندگیهایی که درباره آن صحبت میکنیم، کوتاهمدت هستند. منتها جنگ در درازمدت، روسیه را منفور جامعه بینالمللی خواهد کرد و این کشور به جز چین کسی را نخواهد داشت.»
مسیر پیش روی چین به هیچ وجه مشخص نیست. نزدیک شدن بیش از حد به روسیه خطر تشدید خصومت نسبت به چین در اروپا و فراتر از آن را به همراه خواهد داشت، احتمالی که با تمام جنجالهایش دولت آقای شی را نگران میکند.
و اگر آلمان، فرانسه و سایر متحدان دفاع خود را همانطور که وعده داده بودند تقویت کنند، ایالات متحده در نهایت میتواند آزاد شود تا بیشتر منابع نظامی خود را به سمت مقابله با چین سوق دهد. آقای بایدن قول داده که «اتحاد دموکراسیها» را تشکیل دهد، و رهبران نظامی امریکا میگویند که اجازه نخواهند داد اوکراین توجه آنها را از چین منحرف کند.
ژو فنگ، استاد روابط بینالملل در دانشگاه نانجینگ میگوید: «ما همچنین بسیار بسیار مضطرب هستیم، زیرا جنگ روسیه و اوکراین اروپا را وادار خواهد کرد که به ایالات متحده متمایل شود و سپس چین به یک دوراهی عمیقتر کشیده خواهد شد. متحدان ایالات متحده در اقیانوس آرام، از جمله جاپان و استرالیا، نیز موضع نظامی قویتری اتخاذ خواهند کرد. بنابراین تمام این [مواضع] برای چین خصومتآمیز تلقی میشود.»
دیدار آقای سالیوان در رم با یانگ جیچی، یکی از مقامات ارشد امور خارجه چین، در حالی انجام شد که گزارشهایی مبنی بر تقاضای روسیه از چین برای ارائهی تجهیزات نظامی و پشتیبانی از جنگ در اوکراین و همچنین کمک اقتصادی برای کمک به مقابله با تحریمهای شدید اعمال شده پس از حمله، به انتشار رسید. چین این گزارشها را رد کرده است.
لغزشهای اولیه چین پس از تهاجم روسیه، سؤالاتی را در مورد توانایی آقای شی برای هدایت پسلرزههای جنگ به وجود آورده است.
او بارها به مقامات چینایی هشدار داده که جهان در حال ورود به عصر تحولاتی است که «شبیه آن یک قرن است که دیده نشده است». با این حال، به نظر میرسد که این مقامات برای تحولات حمله پوتین به اوکراین آماده نبودند.
تا روز تهاجم، آنها هشدارهای مبنی بر آمادگی روسیه برای جنگ را به باد تمسخر میگرفتند، در عوض ایالات متحده را متهم میکردند که به آتش دامن میزند. از آن زمان، آنها تلاش کردهاند همدردی با نارضایتیهای امنیتی آقای پوتین را با احترامی که اغلب آنها نسبت به اصل حاکمیت ملی، از جمله حاکمیت اوکراین، بیان میکنند، انطباق دهند.
آقای شی، در یک ویدئو کنفرانس با امانوئل مکرون، رییسجمهور فرانسه و اولاف شولز، صدراعظم آلمان، از «شعلهور شدن دوباره شعلههای جنگ» در اروپا ابراز تاسف کرد. با این حال دیپلماتهای او شعلههای اطلاعات نادرست روسیه را برافروختهاند و ایالات متحده را به توسعه سلاحهای بیولوژیکی در اوکراین متهم کردهاند.
بوبو لو، کارشناس روابط چین و روسیه در مؤسسه فرانسوی روابط بینالملل گفت: «این مسئله مطلقا به ضرر شهرت بینالمللی چین است. تنها به ضرر شهرت چین در غرب نیست. من فکر میکنم که این امر بر شهرت چین در کشورهای غیرغربی نیز تأثیر میگذارد، زیرا اساسا ارتباط خود را با یک قدرت امپراتوری حفظ میکند.»
چین همچنین ممکن است با اختلالات اقتصادی ناشی از جنگ و تلاشهای غرب برای مجازات روسیه از طریق محدود کردن تجارت و قطع دسترسی موسسات مالی آن مواجه شود. مقامات چینایی چنین اقداماتی را محکوم کردهاند، و در حالی که ایالات متحده و متحدانش در تحمیل آنها وحدت قابل توجهی از خود نشان دادهاند، سایر کشورها نیز با تردید پکن در مورد استفاده از ابزارهای اقتصادی قدرتمند به عنوان سلاح موافق هستند.
در هر صورت، اقتصاد چین آنقدر قدرت دارد که ضرباتی که دیگران را فلج می کند، از سر بگذراند. حتا ممکن است شرکتهای چینایی در موقعیت خوبی قرار بگیرند تا از نیاز مبرم روسیه به تجارت استفاده کنند، همان اتفاقی که هنگام مواجه شدن مسکو با تحریم به دلیل الحاق کریمه در سال ۲۰۱۴ رخ داد.
استراتژی چین منعکس کننده سختگیرانهتر شدن دیدگاهها نسبت به ایالات متحده از زمان روی کار آمدن آقای بایدن در سال ۲۰۲۱ است؛ تا حد زیادی به این دلیل که مقامات امیدوار بودند پس از سیاستهای پر هرجومرج و تقابلآمیز رییسجمهور دونالد جی. ترمپ، اوضاع بهبود یابد.
یوان پنگ، رییس مؤسسه روابط بینالملل معاصر چین در پکن، اواخر سال گذشته نوشت: «در مورد استراتژی آن (امریکا) مقابل چین، تداوم سیاستهای دولت بایدن با دولت ترمپ به وضوح بزرگتر از هر اختلافی است. بایدن بارها اذعان کرده است که ایالات متحده در «جنگ سرد جدید» با چین قرار ندارد، اما چین اغلب سردی این جنگ را در همه جا احساس میکند.»
هر اتفاقی که در جنگ بیفتد، چین روابط عمیق خود با روسیه را راهی برای ایجاد وزنه تعادل در برابر ایالات متحده میبیند. مشارکتی که آقای شی و پوتین ماه گذشته در بازیهای المپیک زمستانی پکن جشن گرفتند، مهمتر از آن است که قربانی نگرانی برخی از مقامات در مورد جنگ، درهر مقیاسی، شود.
با این استدلال که دوران تسلط امریکا پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ یک ناهنجاری تاریخی بود، هم آقای شی و هم آقای پوتین از دکترینهای ژئوپلیتیکی که کشورهایشان را فرا میخواند تا جایگاه خود را به عنوان قدرتهای بزرگ پس بگیرند، استقبال میکنند.
همانطور که آقای پوتین ایالات متحده را به عنوان تهدیدی برای روسیه در مرزهای غربی خود تصور میکند، آقای شی حمایت امریکا از تایوان، دموکراسی جزیرهای خودگردان که پکن ادعا میکند متعلق به خودش است، را تهدیدی مشابه در سواحل چین میبیند.
در هفتههای اخیر، تحلیلگران چینایی بارها به نوشتههای یک صد ساله جغرافیدان انگلیسی، سر هالفورد جان مکیندر اشاره کردهاند. او استدلال میکند که هر کسی اروپای مرکزی را کنترل کند، خشکی وسیعی را که از اروپا تا آسیا امتداد دارد، تحت کنترل دارد. هر کسی که اوراسیا را کنترل کند، میتواند بر جهان مسلط شود.
الکساندر جی. دوگین، یکی از حامیان روس چنین تفکری در عصر حاضر، به طور گسترده در مورد آنچه که او تضاد فزاینده بین غرب لیبرال و منحط و قاره محافظهکار اوراسیا (که روسیه روح به شمار میآید) میخواند، قلم زده است.
آقای دوگین که گاهی «فیلسوف پوتین» نامیده میشود، در چین طرفدارانی پیدا کرده و در رسانههای دولتی ظاهر شده است. او در سال ۲۰۱۸ از پکن بازدید کرد و سخنرانیهایی در این زمینه داشت . میزبان او در آن رویداد، ژانگ وی وی، یک پروپاگاندا-آکادمیک بود که مورد لطف آقای شی قرار گرفت و سال گذشته برای «پولیتبورو»، شورایی متشکل از ۲۵ مقام ارشد حزب (کمونیست)، سخنرانی کرد.
آقای دوگین در سال ۲۰۱۹ به یک مجری برنامهی تلویزیون دولتی چین گفت: «غرب نباید در تعریف استانداردهای جهانی تبدیل به یک هژمون میشد، زیرا غرب یا اروپا یا غرب به طور کلی تنها بخشی از بشریت است. اکثر انسانها در خارج از غرب، در آسیا زندگی میکنند.»
چنین بیزاری نسبت به استانداردهای بینالمللی برای حقوق سیاسی یا حقوق بشر، که ظاهرا توسط غرب دیکته شده، در رویکرد انتقادی چیناییها از ایالات متحده به موضوعی تکراری تبدیل شده است. این مسئله موضوع مقالهای در مورد موضع دولت در ماه دسامبر بود که مقابله با نشست مجازی کشورهای دموکراتیک که توسط آقای بایدن برگزار شد و بیانیه طولانیای که آقای پوتین و آقای شی در ماه گذشته در پکن هنگام ملاقات با یکدیگر منتشر کردند، را مورد ارزیابی قرار داده بود.
تحلیلگران میگویند از آنجایی که روسیه برای حمایت در برابر تحریمهای غرب به پکن روی میآورد، به طور فزایندهای به عنوان راه نجات دیپلماتیک و اقتصادی خود از چین حمایت میکند و در عین حال به عنوان وزنهی تعادل استراتژیک ژئوپلیتیکی چین عمل میکند.
آقای ژنگ از دانشگاه چینایی هنگ کنگ، شنژن، نوشت: «نظم قدیمی به سرعت در حال فروپاشی است و سیاست دیکتاتوری دوباره در بین قدرتهای بزرگ جهان رو به رشد است. کشورها غرق در جاهطلبی هستند، مانند ببرهایی که به طعمه خود چشم دوختهاند و مشتاق یافتن هر فرصتی در میان ویرانههای نظم قدیمی هستند.»