ترور در قلب خانهی امن جمهوری اسلامی چه پیامی دارد؟
۰۹ قوس ۱۳۹۹
عملیاتی که بی شک امریکا هم در آن دست داشته است
پنج نتیجه گیری از ترور دانشمند ارشد هسته ای ایران توسط اسرائیل
نویسنده: تام روگان (Tom Rogan)
روزنامه سیاه وسفید: جو بایدن نمی تواند به راحتی و بی هیچ پیچیدگی قابل ملاحظه ای ایالات متحده را به برجام برگرداند. دولت بایدن بازگشت به برجام را در اولویت برنامه های خود قرار داده است. با این حال، رخداد روز جمعه نشان می دهد که این بازگشت بسیار چالش برانگیز خواهد بود. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل با این ترور به بایدن هشدار می دهد که قصد دارد برنامه های مخفیانه اش در مورد تهران را بدون هماهنگی با سیاست واشنگتن به سرانجام رساند. دولت بایدن نمی تواند این فشار را نادیده بگیرد و سیاست ایالات متحده را جدا از آن دنبال کند.
گروه های تندرو ایران اقدام اطلاعاتی اسرائیلی را نمادی از گسترش همزیستی سیاست خارجه ایالات متحده و اسرائیل می بینند. با توجه به ترور اخیر ژنرال قاسم سلیمانی چه بسا ایران در سال اول ریاست جمهوری بایدن دست به تلافی علیه منافع ایالات متحده نیز بزند. ایران درک درستی از پاسخ ترامپ به هرگونه حمله تلافی جویانه ندارد اما بر این باور است که پاسخ دولت بایدن با احتیاط بسیاری همراه خواهد بود. دور از انتظار است که مایک پومپئو پس از ترک پست خود در وزارت امور خارجه جزئیات قابل ملاحظه امنیتی ایالات متحده را به دست فراموشی سپارد.
روشن است که یک پشتیبانی اطلاعاتی از این عملیات از سوی ایالات متحده وجود داشته است. بازنشر گزارش ها و ارزیابی های این حمله توسط ترامپ خود می تواند دلیلی بر آن باشد و دست کم نشان می دهد که ترامپ از مسئولیت اسرائیل باخبر بوده است. اما این پشتیبانی چگونه امکان پذیر است؟ جامعه اطلاعاتی ایالات متحده در نوع خود بی همتا، مجهز به ماهواره ها و سایر ابزارهای نظارتی است که می توانسته مسیر حرکت فخری زاده را در اختیار تیم اسرائیلی قرار دهد. آژانس امنیت ملی ایالات متحده نیز می تواند ابزارهای بی همتایی برای ایجاد اختلال در ارتباطات نیروهای ایرانی را در اختیار بگذارد.
حضور اطلاعاتی مخفیانه اسرائیل در خاک ایران رو به افزایش است. اینکه اسرائیل توانسته فخری زاده را در هنگام سفر با تیم پشتیبانی کاملا آموزش دیده سپاه ترور کند، شگفت انگیز است. در اینجا برای موفقیت، موساد احتمالا از واحد عملیات ویژه کیدون (Kidon)، به عملیات داخل ایران رخنه کرده و همچنین بر شبکه ای از خانه های امن، افسران عملیاتی و نیروهای کاملا مورد اعتماد حاضر در ایران تکیه کرده است. از حملات قبلی موساد به این نتیجه می رسیم که اسرائیل در خاک ایران حضور اطلاعاتی دارد. با این حال، حمله اخیر کاملا متفاوت از بقیه است. پیچیدگی های آشکار در رهگیری مسیر، استفاده از مواد منفجره برای توقف ماشین، تیراندازی به فخری زاده تا قتل او و سپس فرار بدون دستگیری نشان می دهند که چه بسا اسرائیلی ها یک مامور از حلقه داخلی فخری زاده را به کار گرفته باشند.
این حمله به پارانویای ایرانی دامن می زند و یک اقدام تلافی جویانه را بر می انگیزد. آیت الله علی خامنه ای، رهبر معظم انقلاب و دیگر نهادهای رده بالای امنیتی این حمله را با همان اهمیت عملیات کشته شدن قاسم سلیمانی می نگرند. موضوع فقط این نیست که این ترور در فعالیت های مخفیانه هسته ای ایران اختلال ایجاد کرده، بلکه موضوع اجرای علنی و آشکار این ترور است. این موضوع چالشی برای اعتبار ایران است. آیت الله خامنه ای آنچه اتفاق افتاده است را سند مثبتی از آن می داند که ایران از دشمنانش نمی ترسد. سپاه پاسداران نیز برداشت همانندی دارد. مشاور امنیتی رهبری می گوید که ایران مانند صاعقه بر قاتلان آن شهید بزرگوار فرود خواهد آمد و آنها را از کرده خود پشیمان می کند. بنا به دلایل سیاست داخلی و همچنین به دلایل امنیتی، ایران برای مقابله یک هدف اسرائیلی/آمریکایی سرشناس را برخواهد گزید. سرویس امنیتی شین بت (Shin Bet) اسرائیل سطح پشتیبانی اش از سفرای اسرائیلی را افزایش خواهد داد و من انتظار دارم که اسرائیلی ها دیپلمات های خود را هم زیر چتر امنیتی بزرگ تری قرار دهند.
این حمله بیانگر اقدام نظامی اسرائیل یا ایالات متحده علیه تجهیزات هسته ای ایران نیست. اگر ایران به سمت غنی سازی اورانیوم پیش برود اسرائیل علیه برنامه موشک های بالستیک یا هسته ای اش اقدام خواهد کرد. با این حال، ما هنوز به آن نقطه نرسیده ایم و پیچیدگی های هر گونه حمله نظامی این احتمال را دور از انتظار می کند. مگر اینکه اسرائیل هیچ گزینه دیگری را متصور نباشد. به نوبه خود، جاگیری ناو نیروی دریایی ایالات متحده در دریای عرب و خلیج فارس نباید آمادگی برای یک حمله انگاشته شود. برای هر حمله احتمالی اسرائیلی، ایالات متحده حداقل باید دو و چه بسا سه ناو دریایی را استوار کند.
منبع: واشنگتن اگزماینر