پربیننده ها

مارا در فیس بوک دنبال کنید

هیرمند

پایه‌های حقوقی رود هلمند”هیرمند” براساس معاهده(1351)

۱۰ سرطان ۱۴۰۲

آب هیرمند در‌طول تاریخ‌ همواره باعث بروز تنش ها میان کشورهای افغانستان وایران بوده است، که بعد ها در سطح وزارت خارجه حکومت های پیشین این دو دولت درسال1351 در رابطه به چگونگی حق‌آبه طرفین معاهده بین این دوکشور به امضا رسیدند.با منعقید این معاهده طی چهار دهه نه تنها تنش از بین نرفت بلکه همواره طرفین همدیگر را به نقض معاهده فوق متهم می کند،وبارها حکومت ایران ساخت سد بر روی رود خانه هیرمند توسط افغانستان عامل تنش ها میداند و حتی گاهی تنش در سطح نظامی کشیده، در آخرین مورد ریس جمهور ایران ابراهیم ریسی  در 28 ماه ثور سال جاری که در ولایت های سیستان و بلوچستان این کشور سفر کرده بود به طوری جدی وهشدار آمیز به امارات اسلامی افغانستان خطاب کرد،” برای دریافت حق‌آبه هیرمند مقابل افغانستان جدی میباشد وبرای دریافت حق آبه خود اقدام به هرکاری میباشد.” در ادامه این هشدار وزیر خارجه این کشور امیرعبداللهیان نیز به سخنان تحریک آمیز، حکومت افغانستان را مانع رسیدن آب به این کشور دانست. در مقابل حکومت افغانستان اظهار داشت سد کجکی مقدار آب کافی برای ارسال به طرف ایران ندارد، این تنش لفظی زمینه جنگ بین مرزبان دوکشور را فراهم ساخت که در نهایت باعث کشتن چندین تن مرزبانان طرفین شد. سوالی که مطرح میشود این است که چه عوامل باعث شده که رود هیرمند محل نزاع دو کشور باشد. ادعای نویسنده براین است عدم درک درست طرفین از معاهده 1351 متعاقبا خشکی سالی های پی درپی باعث عدم جریان آب به سوی ایران شده دراین نوشته با استناد به معاهده 1351 میخواهیم به حل این معما بی پردازیم.

نویسنده محمد امین”بیانی”

رود‌ هلمند از رود های پرآب افغانستان وآسیا به شمار می رود که سالانه میلیارد ها متر مکعب آب در آن جریان می یابد و طول آن1100کیلومتر است از همین رو طولانی ترین رود واقع بین سند وفرات به شمار می آید،این رود از بلندی های کوه های بابا در 40 کیلومتری غرب کابل از رشته کوه هندوکش در افغانستان سرچشمه می گیرد وپس از مسافت1100 کیلومتری وارد دریاچه مشترک بین افغانستان وایران میشود، رود خانه هلمند”هیرمند” از مرز شرقی کشور ایران از خاک افغانستان وارد سیستان می شود وتنها منبع تامین آب شمال استان یعنی جلگه سیستان می باشد دریاچه هامون که منبع اصلی تامین آب آن رود خانه هلمند می باشد نقش معناداری در کشاورزی حاشیه نشینان دارد زیرا آب شیرین بوده وآب شیرین در یک منطقه بسیارخشک از اهمیت ویژه ای برخودار است به عبارت دیگرهلمند رک حیاتی سیستان وبلوچستان  ایران بود ه ومرگ وحیات این سرزمین در گروه این رودخانه می باشد.مسیر پرپیچ وخم رود خانه هلمند که حرکت خود را رشته کوه های هندوکش در کشور افغانستان آغاز می کند‌ در انتها به تلاب هامون واقع در مرز سیاسی ایران وافغانستان ختم میشود مرز سیاسی واقع در مسیر رود خانه هیرمند سبب شده تا بهره برداری مسالمت آمیز از آب این رود خانه  به منظور آبادانی دوسمت مرز سیاسی  ایران وافغانستان در قالب قرار دادی معروف به قرارد 1351 مد نظر قرار گیرد.

تنش بر سرتقسیم  آب رودخانه هلمند میان ایران وافغانستان از زمان تقسیم سیستان میان این دوکشور در۱۸۷۲ تا یکصد سال بعد ادامه یافت تا اینکه  درماه مارچ۱۹۷۳ قرارداد تقسیم آب رود هلمند میان افغانستان وایران درسطح صدراعظمان دوکشور درکابل به امضا رسید وسپس از طرف ازشورای ملی با اکثریت آراء به تصویب رسید وبرای توشیح شاه فرستاده شد  ومحمدظاهرشاه آنرا توشیح کرد، ولی تبادلۀ رسمی اسناد مصدقه بین دو دولت که با اکمال آن معاهده رسمیت پیدا میکرد به دلیل سفر فوری پادشاه به اروپا جهت تداوی و متعاقباً کودتای ۲۶سرطان ۱۳۵۲ به تعویق افتاد. محمد داؤد تا چهار سال بعد کودتا سرطان در زمینه تبادله اسناد مصدقه اقدام نکرد، تا آنکه بعد از تدویر لویه جرگه، تصویب قانون اساسی و انتخاب محمد داؤد به حیث رئیس جمهور برای طی مراتب نهائی معاهده مذکور امر داد و به سفیر افغانستان در تهران وظیفه سپرد تا اسناد مصدقه معاهده آب هلمند را با دولت ایران تبادله نماید و با این ترتیب معاهده آب  هلمند بین دولت افغاستان و ایران نهائی گردید و رسمیت کامل پیدا کرد که اکنون دولتین برطبق آن مکلف به اجرای آن میباشند.

طبق ماده دوم معاهده  ایران درسال نورمال آبی  ۲۲ مترمکعب آب برطبق پیشنهاد کمیسیون بی طرف دلتای هیرمند و۴مترمکعب درثانیه به حساب حسن همجواری، مجموعا ۲۶  مترمکعب آب فی ثانیه از رودخانه هلمند مستحق شناخته شده و دولت های افغانستان تا کنون خود را به پرداخت این حقابه  متعهد میدانند وامارت اسلامی هم به تادیه  حقابه ایران بر طبق مواد این معاهده  اعتراف داراند.

ودرمادۀ پنجم معاهده مذکور منع ادعای بیشتر آب  ازجانب ایران مشخص شده  که به معنی  دایمی بودن معاهده آب هلمند است. درماده پنجم آمده که ایران هیچگونه ادعائی برآب هلمند بیشتر از مقادیریكه طبق این معاهده تثبیت شده است، ندارد . حتی اگر مقادیر آب بیشتر در دلتای سفلای هلمند میسر هم باشد ومورد استفادۀ ایران هم بتواند قرار گیرد .

‌با کودتای ۷ثور  ۱۳۵۷   وسپس تجاوز اتحاد شوروی برافغانستان  بحران جنگ ونا امنی درکشور آغاز ومانع آن گردید تا افغانستان بتواند از ثروتهای طبیعی وصنعتی کشور منجمله  پروژه های آبیاری خود بدرستی مدیریت کند وبالنتیجه ایران با استفاده  از این وضعیت ناگوار با نصب ده ها ‌پایه واترپمپ های بزرگ بر رود مشترک ، سالانه از ۲٫۵تا۳ میلیاردمترمکعب آب  از رودحانه هلمند آب کشیده و توسط نهرجریکه به چاه نیمه های زابل ذخیره کرده میرفت که هریک از این چاه نیمه ها نزدیک به یک ملیارد مترمکعب آب  ظرفیت  دارند.

اشرف غنی ریس جمهور پیشین افغانستان در  دوره دوم حکومت  خود قادر شد تا آبهای رودخانه های هریرود وهلمند را با بستن بندهای سلما  و بندکمال خان نیمروز ‌وکار اعمار بند بخش آباد فراه تحت کنترول در آورد.با اینکه بند کمال خان درنیمروز افتتاح گردید ولی هنوز کارهای تکمیلی آن بند وبند بخش آباد فراه به سر نرسیده بود که نظام جمهوری  سقوط کرد و بجای آن نظام امارت اسلامی درافغانستان برقرار گردید. امارت اسلامی کار اکمال بند بخش آباد فراه  را که از ۲۰ ماه بدینسو معطل مانده بود بروز شنبه ۲۰ ماه می۲۰۲۳ از سر گرفتند ومعاون اقتصادی حکومت سرپرست کارحفر تونل های انحرافی  بند را افتتاح نمود.

با توجه به آنچه که مطرح شد،معاهده 1351 آب رودهلمند منعقده بین حکومات افغانستان و ایران که مورد تصویب پارلمان هر دو کشور قرار گرفته و به توشیح پادشاه هردو کشور در آنوقت رسیده و نیز اسناد مصدقۀ آن در سال 1356 مبادله شده است، هیچ گونه نواقص قانونی نداشته و هر دو کشور باید به آن متعهد باشند.مطابق کنوانسیون 1961وین در رابطه به حقوق معاهدات بین المللی، این معاهده کاملاً با ارزشها و معیارهای قواعد و حقوق معاهدات بین المللی سازگاری داشته و هیچ گونه مشکل حقوقی ندارد.نقض این تعهد، مسئولیتهای بین المللی را در پی دارد، درصورت  تخلف از مواد این معاهده  هریک از طرفین  ملزم به پرداخت خساره می باشد، عدم استفاده از رود هلمند توسط افغانستان طی چهار دهه گذشته کشور ایران به عنوان طرف دوم معاهده ، درکنار حق‌ آبه خویش از حق‌آبه افغانستان نیز استفاده می نمود، درسال های آخر افغانستان توانسته از حق آبه خود استفاده نماید و درکنار آن خشک سالی های پی در پی باعث شده آب هیرمند به سوی ایران از جریان باز ماند.از همین رو ادعای جمهوری اسلامی ایران مبنی بر اینکه امارت اسلامی افغانستان با سد سازی مانع جریان آب به سوی ایران شده نادرست میباشد و مطابق معاهده کنوانیسون وین 1961 ومواد همین معاهده جمهوری اسلامی ایران  نقض کننده طرف دوم این معاهده میباشد. از این لحاظ مسئول اصلی شناخته میشود.