پربیننده ها

مارا در فیس بوک دنبال کنید

اشراف قاسم سلیمانی

پشت پرده‌ی ترور سلیمانی ـ جنرال سایه‌ها قربانیِ یک توطئه‌ی بزرگ شد

۱۴ جدی ۱۳۹۸

حمله؛ به جانِ قاسم “سلیمانی” وابومهدی “مهندس”، چنان نامتقارن و دور ازعُرفِ حقوقِ بین‌الملل و در عینِ‌حال در تاریخِ ترورهای هدف‌مند بی‌سابقه بود که جهان، برای ساعتی در شوک رفت. بلندترین مقامِ نظامیِ یک‌کشورمستقل در کشورِ سومِ مستقل، آن‌هم در یک سفررسمی توسطِ  کشوری‌که خود داعیه‌دار«مبارزه با تروریسم بین اللملی» است ترور شد.

نویسنده: رضا مِه‌سا

 این حمله؛ به‌شدت مهندسی‌شده، هدف‌مند و سازمان‌مند بود که عواملِ اطلاعاتیِ ایرانی، لبنانی، سوری و عراقی با اشراف به یک خلایِ اطلاعاتیِ عمیق درسمپاتی با امریکایی‌ها ردِ جنرال سلیمانی‌را از ایران تا لبنان، سوریه وعراق زدند و طرحِ کشتنِ وی‌را درست زمانی‌که موترهایِ حاملِ سلمیانی و مهندس در محدوده‌ی خلوتِ میدان‌هوایی بغداد می‌رسند موفقانه عملی کنند.

طرفِ ایرانی قضیه، حتی بدون مدنظرداشتنِ پیش‌پا افتاده‌ترین پروتکل‌های امنیتی که عرف است بی‌اعتنا بودند و این منجر به کشته شدنِ ده‌تن از مقاماتِ بلندرتبه‌ی امنیتی وعراقی درخاکِ عراق شد وعملا فتیله‌ی بحرانیزه‌سازیِ اوضاع را روشن کرد.
جوِ غالب وتحلیل‌های استراتژیک به‌ویژه پس از اظهاراتِ چندروز پیشِ خامنه‌ای و ترامپ روی این پاشنه می‌چرخد که تهران واشنگتن، هرگز وارد یک جنگ تمام عیاربا هم نخواهد شدند؛ و بنا براصل نانوشته‌ی (دوفیل زمانی‌که باهم می جنگند فقط زمینِ جنگ صدمه می‌بیند)؛ فقط دود این جنگ به چشمان متحدان منطقه‌ای این دو رقیب خواهد رفت. بنا براین ایران و امریکا جنگِ سختی‌را توسط بازوانِ شان درمنطقه ادامه خواهند داد.
پمپئو؛ درست پس ازاولین ساعاتِ حمله، دیپلماسیِ توجیه حمله‌را در خاک یک کشورِ مستقل و علیه یک مقام بلند پایه‌ی امنیتیِ یک کشورِ مستقل که خلاف کنوانسیون‌های حقوق بین‌المللی و در دکترینِ حقوقیِ دنیا فراقضایی محسوب می‌شود، شروع کرد و با تمام‌سرانِ جهان، تماسِ تلیفونی برقرار کرد تا این اقدامِ نامتعارفِ کاخ سفید را توجیه کند و با بزرگ‌نمایی از این‌که قاسم “سلیمانی” برای برنامه‌ریزی یک حمله‌ی بزرگ علیه جان آمریکایی‌ها وارد بغداد شده بود و ما در یک اقدام پیش گیرانه از میان برداشتیم عمل کردیم تا از بارفراقانونی قضیه بکاهد.
از طرف دیگر، دستگاه تبلیغات ایران؛ با تهییجِ احساسات وحماسی‌سازی فضا برایِ خنثی‌کردن دستگاهِ تبلیغاتِ آمریکا، پوشش‌های زنده از مراسم سوگواری برایِ سلیمانی‌را روی آنتن‌های رسانه‌های هم‌سو با جمهوری اسلامی ایران، فرستاد تا آمریکا را به عنوان عامل ترور یک قهرمانِ ملی ایرانی و ترامپ یک قلدر زورگو به‌جهان معرفی کند.
آنچه تا این‌جای کار  رد و بدل می‌شود بیشتر جنگِ “روایت‌ها” و یک نبردِ روانی و تبلیغاتی، میانِ تهران و واشنگتن است که بُرد و باختِ این جنگ سرنوشت جنگِ واقعیِ شاید مقطعی را تعیین می‌کند.

ترورِ قاسم “سلیمانی”؛ اگرواقع‌بینانه سبک وسنگین شود، هم برای ایران و هم برای امریکا خوراکِ داخلی و مصرفِ خارجی داشت و نگارنده‌ی این سطور؛ حتم دارد سلیمانی، قربانیِ یک بازیِ بزرگ بین تهران و واشنگتن شد.
شخصیتِ نظامیِ قاسم “سلیمانی” برای ایرانی‌ها خوراکِ داخلی در فیگورِ یک سربازجان به‌کف سیاستِ خارجی ایران که همانا بسط سلطه‌ی ولایت فقیه درسایه مصدرِ مقاومت و مکمِلِ حلقه‌هایِ هلالِ شیعی وایجاد امپراطوری فردوسی در منطقه در راستای عمق راهبردیِ تداومِ جنگ بیرون ازمرزهای جمهوری اسلامی را داشت و این ترور باعث می‌شود نگاه‌ها درداخلِ ایران، به نظام تلطیف شود و دعای رهبر درحق سلیمانی  که از خدا خواسته بود که حاج قاسم شهید شود مستجاب و همچنان روی قوغ زیرخاکسترِ اعتراضاتِ اخیرِ ایران خاک انداخته شود؛ ولی آنچه جمهوری اسلامی‌را در تنگنا قرار می‌دهد، شهرتِ جهانیِ سلیمانی است‌که روی آن خیلی سرمایه‌گذاری درداخل و خارج از ایران شد. سلیمانی از ایران تا کشمیر و از کشمیر تا بوسنی و از بوسنی تا فلسطین مخصوصا در خاورمیانه به جنرال سایه‌ها شهرت داشت ودر پشت هر اتفاقی سایه‌ی سلیمانی دیده می‌شد. این عامل مهمی است‌که تهران بایستی متناسب با آن دست به واکنش متقابل بزند و الا جایگاهِ ضد اشغالِ ملت‌های دربند اسلامی و وجهه‌ی صدور مقاومت اسلامی ایران در سطح جهان خدشه‌دار خواهد شد.

بلی سلیمانی کاتالیزورِ مهم سیاستِ خارجیِ ایران درجهان و منطقه بود؛ ولی با رفتنِ سلیمانی پروژه‌های عمق راهبردیِ خارجیِ ایران متوقف نخواهد شد. چنان‌چه خامنه‌ای گفت که‌راه او متوقف نخواهد شد وبلا فاصله اسماعیل “قاآنی” سایه‌ی جنرالِ که خود مردِ سایه‌ها بود جانشینِ وی تعیین شد.
از طرفِ دیگر برای آمریکایی‌ها ترورِ سلیمانی کریدتِ داخلی وامیتازِ خارجی دارد، چون ترامپ با این عمل قصه‌ی استیضاحش‌را کم‌رنگ و وجهه‌ی یک رئیس جمهور رادیکال و قدرت‌مند را  در انتخابات پیشِ رو کسب کرد و از طرفِ دیگر، بحثِ خروجِ امریکا ازعراق پارسال جدی شد و امریکا پیش از ان‌که از این کشور بیرون شود خواست ضربِ شصتی شوکه‌کننده و بهت آفرین به سپاه پاسداران و حشد الشعبی نشان دهد که عوامل این دو جریان در هیچ جایی امن نخواهند بود.

با چیدمان متغیرهای بالا و صغری و کبری کردنِ پس‌لرزه‌های ترورِ “سلیمانی” که قبلن دوبار در تیررس امریکا و اسرائیل قرار گرفت ولی علیه جان وی اقدامی نه‌شد و این بار چرا ماشه کشیده شد تا ثانیه‌های اکنون، در واقع به این نتیجه میرسیم که عقبه‌های سیاستِ «تسقیط نظام»را ترامپ با تاکتیک‌ فشارِحداکثری و در سایه‌ی جنگ با «چراغ خاموش» وحتی دست یازیدن به حملات غیرمتعارفِ از این دست در خاکِ خودِ ایران، روی میز دارد و باالمقابل ایران با سیاست «نه جنگ نه مذاکره» با تاکتیک چرخاندنِ جنگ خارج از مرزهای ایران تا منطقه را برای امریکا تبدیل یه یک میدان مین سازد و .کشتنِ سلیمانی تنها گزینه‌ی بود که این دو سناریو را قمچین زند و سرعت بیشتری بخشد