اشراف غنی 1

جمهوریتِ رندان

۰۲ قوس ۱۳۹۹

جمهوریتِ در اسارت، حلقه‌ی نابغه‌ها و فریاد واویلا

روزنامه سیاه و سفید، کابل: نزدیک به بیست سال که نظام جمهوریت با زیور دموکراسی چهره‌ی آلوده به خاک و خون افغانستان را از نوستالژی آنارشیست‌گونه نجات بخشیده و با تکنولوژی عصری و مدرنیته، کشور را با چهره‌ی عصری به جهانیان به معرفی گرفته است.

فرایند نظام سازی و تهداب‌گزاری زیر ساخت‌ها از آن زمان تا کنون جریان داشته است و هر فردی که در راس قرار گرفته است بر علاوه خورد و برد تیمی شان به نوبه‌ی خود توجهی به آبادانی‌های وطن نیز نموده است، اما در این میان، دو دور حاکمیت حلقه‌ی غنی در افغانستان، متفاوت از دوران قبل بوده است، او بسیاری اشخاصی را که تحصیل یافته وطنی بود و یا از اشخاص بومی این سرزمین بود از حلقه قدرت کنار زده و بجایش اشخاصی را مقرر نمود که حتما باید در خارج کلان شده باشد و زبان انگلیسی بلد باشد، از قضا در عصر غنی، وقتیکه طالبان در میدان بازی انداخته شد، این حلقه متوجه شد که ما هیچکدام حایگاه و پایگاه مردمی نداریم اگر تقسیم قدرت پس از صلح با معیار نمایندگی قومی هم صورت بگیرد در اینجا بازنده هستیم، لذا بر آن شدند تا جمهوریت را به عنوان پیراهن خون آلود در دست گرفته و در برابر ملت اشک تمساح بریزند، جمهوریت در قاموس این حلقه، یگانه مجرای توجیه حضور و سهم شان در امتیازات سیاسی آینده می‌باشد، پیراهن خون آلود جمهوریت با نصب بنیرهای تبلیغاتی در سطح شهر در معرض دید عموم قرار گرفت و در پس آن، از رسانه‌های مختلف چنان شیون و ماتم جمهوریت خواهی راه انداختند انگار که نظام در حالت کُما قرار گرفته و نجات دهنده آن پزشکان حلقه‌ی غنی می‌باشد که با تجویز نسخه‌ی شفا بخش، پیکر نیمه جان جمهوریت را جان تازه می‌بخشند، در این میان، دیدگاه حلقه قدرت پیرامون ساختار جامعه شناختی افغانستان چنان تنگ و بی باکانه است که با کشته شدن هزاران انسان و تخریب اماکن مختلف هیچ تکانی نمیخورند، وضعیت اسفبار فساد اداری هرچه که از زبان ملت بیان گردد انگار هیچ مسئله‌ی وجود نداشته؛ اما وقتیکه سیگار یک گزارش از فساد اداری نشر میکند و مبارزه با فساد را صرفا در حد جلسات تکراری و روی ورق عنوان می‌کنند، در فردای آن روز با دستپاچگی کمیسیون مبارزه با فساد را تشکیل می‌دهند، صدای سی میلیون انسان افغانی در حد و اندازه‌های یک گزارش روی کاغذ سیگار ارزش ندارد، این است جمهوریتی که غنی و حلقه‌ی نابغه اش می‌خواهد، جمهوریت در قاموس سیاسی تیم غنی به معنی حضور دوام دار شان در چارچوبه قدرت قبل از صلح و پس از صلح می‌باشد در غیر اینصورت جمهوریت نیز همانند سایر مولفه‌هایش معنی و مفهوم ندارد، مشاوران و اشخاصی که این حلقه را تشکیل داده اند همگی کارفهم و همه فن شمول اند، در نبود آنان افغانستان طعمه‌ی همسایگان و گروههای تروریستی می‌شود، چنانچه از برکت وجودشان میبینیم که کشور را به بوستان آرزوها تبدیل ساخته اند، فردی از حلقه‌ی نابغه‌ها اگر روزی سفیر است روزی دیگر مسئول مهمترین ارگان امنیتی می‌باشد روزی دیگر مشاور ارشد امور صحی میشوند این حلقه در تمام ابعاد علوم هستی تسلط دارند تا زمانیکه آنان در حیات هستند به هیچ شخصی دیگر لازم نیست که در امور حکومت داری سهم بگیرد، این جمهوریت با این نابغه ها تا قاف قیامت کشتی سرگردان افغانستان را ناخدایی خواهند کرد، پس دیگران به خود زحمت ندهند و از کنج خانه‌های شان با شکم گرسنه نظاره‌گر نابغه‌ها و گردانندگان جمهوریت باشند به زود ترین فرصت ممکن افغانستان را به ابر قدرت دنیا تبدیل خواهند ساخت.