کدشکنی اسناد محرمانهی جنگ در افغانستان
۲۰ قوس ۱۳۹۸
جنگ افغانستان بیش از یک تریلیون دالر هزینه روی دست مالیهدهندگان امریکایی گذاشته است، اما نتیجهی آن در بهترین حالت یک دموکراسی متزلزل و در فجیعترین حالت کشتهشدن نزدیک به ۱۱۵ هزار نفر بهشمول غیرنظامیان، نظامیان، مددرسانان و خبرنگاران بوده اس با آنهم امریکا هنوز بر ادامه جنگ در این کشور اصرار دارد.
نیویورک تایمز ـ لاراجیکس
اسنادی که بهتازگی منتشر شده، پرده از جزئیات تکاندهندهی هشدارهای مقامات بلندرتبهی امریکایی مبنی بر شکست در جنگ ۱۸ ساله افغانستان برمیدارد. این اسناد که روزنامه «واشنگتنپُست» به آن دست یافته، بخشی از تحقیقات «سیگار» یا اداره بازرس ویژه امریکا برای بازسازی افغانستان است که هدف آن شناسایی نقاط ضعف و کاستیهای ایالات متحده در این جنگ میباشد تا از تکرار آن در جنگهای آینده امریکا جلوگیری شود.
برخی از نکات این اسناد از قبل معلوم بود، اما حالا نشر جزئیات آن میتواند آغازگر بحثی در مورد نحوه و زمان پایاندادن به جنگ ایالات متحده در افغانستان باشد. مذاکرهکنندگان امریکایی و طالبان در تلاشند تا به توافقی دست یابند تا آنطور که رییسجمهور ترمپ وعده داده است، زمینهی خروج ۱۳ هزار سرباز امریکایی مستقر در افغانستان را فراهم کند.
سیگار یا بازرس ویژه امریکا برای بازسازی افغانستان بیش از دوهزار صفحه یادداشت و رونوشت و همچنین صدای ضبطشده مصاحبه با برخی از مقامات ارشد امریکایی دخیل در استراتژی افغانستان را در اختیار واشنگتنپُست قرار داده است. واشنگتنپُست بین سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸ تحقیقاتش را انجام داده است.
در ذیل به هشت یافتهی کلیدی این تحقیق پرداخته شده است:
استراتژی در هرجومرج
آنچه پس از حملات ۱۱ سپتامبر با حمله نظامی به افغانستان برای دورکردن طالبان از قدرت و نابودکردن القاعده آغاز شد، به مأموریت کلانتری تبدیل شد که سرانجام در دستیابی به اهدافش شکست خورده است. با گذشت چند سال اولویت این مأموریت از جنگ با شبهنظامیان به کمک به برقراری ثبات در حکومت افغانستان تغییر یافت.
در مواقعی، برخی از مقامات امریکایی خواستند بر برقراری دموکراسی در فرهنگ و جامعهی قبیلهای افغانستان تمرکز کنند و دیگران خواهان تثبیت حقوق زنان قبل از خروج امریکا از این کشور بودند. همچنین تعدادی از مقامات امریکایی، نقش ایالات متحده در افغانستان را بهعنوان فرصتی برای تغییرشکل استراتژی کلانتر واشنگتن برای امنیت این منطقه میدانستند.
طبق اسناد تازهمنتشرشده «داگلاس لوت»، جنرال ارتش و مشاور «جورج دبلیو بوش» و «باراک اوباما» در خصوص تلاشهای جنگی ایالات متحده در افغانستان، در سال ۲۰۱۵ به بازرسان میگوید: «ما در تلاش انجام چه کاری در آنجا هستیم؟ [خوب راستش] اصلا نمیدانستیم که چه کاری انجام میدهیم.»
دشمن کیست؟
درک مبهم ایالات متحده از رابطه طالبان با القاعده این پرسش را به میان آورد که کدام گروه یا چه کسی دشمن شماره یک امریکا است. ایالات متحده با فهرست گیجکنندهای از مخالفان بالقوه در افغانستان روبهرو بود و طبق اسناد تازهمنتشرشده، واشنگتن نتوانست تعیین کند که در بین این مخالفان، کدامشان دشمن است.
کمک رهبران پاکستان در این خصوص لازم بود، اما مقامات امریکایی اعتمادی به آنها نداشتند. پولهای هنگفت امریکا به جیب جنگسالارانی ریخته شد که در غیر این صورت، مخالفان واشنگتن بهشمار میرفتند. دیری نگذشت که شبهنظامیان خارجی، از جمله دولت اسلامی برای ثابتکردن خودشان به میدان نبرد در افغانستان، هجوم آوردند. سردرگمی بهوجودآمده در افغانستان از اول آشکار بود. طبق اسناد، «دونالد رامسفلد»، وزیر دفاع وقت ایالات متحده، در ۸ سپتامبر ۲۰۰۳ در یادداشتی مینویسد: «نمیدانم که آدمبدها چه کسانی هستند.»
تغییر استراتژی؛ از جنگ به تقویت ثبات
برای سالها، طرح استراتژی که تعیین کند چه زمانی نیروهای امریکایی افغانستان را ترک کنند، بیشتر به بحث مرغ و تخم مرغ تبدیل شد. خروج نظامی امریکا قبل از آنکه سربازان افغان قادر به دفاع از کشور خود شوند، میتوانست به بازگشت مجدد امریکا به افغانستان و از دست رفتن تمام دستاوردهای پسا ۲۰۰۱ منجر شود. (گواه این امر خیزش دولت اسلامی در عراق پس از خروج امریکاییها از این کشور در سال ۲۰۱۱ است.)
طبق اسناد، آقای رامسفلد در سال ۲۰۰۲ به دستیارانش میگوید: «ما هرگز نمیتوانیم ارتش امریکا را از افغانستان خارج کنیم مگر اینکه مراقب باشیم که وضعیتی به وجود آید که ثبات لازم برقرار و زمینهی خروج ما فراهم شود.»
با اینحال، با گذشت سالها افسران ارتش نیز از ناکامیهای گسترده در آموزش نیروهای امنیتی افغانستان خبر دادند. مقامات امریکایی معتقد بودند که آموزش نیروهای افغان گام ضروری برای کمک به برقراری ثبات در افغانستان است.
بسیاری از سربازان افغان بیعرضه و تنبل دانسته شدند و در برخی موارد اصلا وجود خارجی نداشتند. فرماندهان افغان صفوفشان را با سربازان به اصطلاح خیالی پر کرده بودند و معاش آنها را که از کمکهای مالی ایالات متحده بود، به جیب میزدند. گزارشهایی وجود دارد که میگویند بسیاری از سربازان افغان معتاد مواد مخدر، دزد و حتا هوادار طالبان بودند.
تریلیونها دالر
برخی برآوردها هزینه مجموعی ایالات متحده را در افغانستان از سال ۲۰۰۱ به اینسو حدود ۲ تریلیون دالر تخمین میزنند. این هزینهی هنگفت نتیجهی چیزی است که یک مقام اداره توسعه بینالمللی امریکا آن را «عینیت گمشده» توصیف کرده است.
این مقام ناشناس در سال ۲۰۱۶ در مصاحبهای با بازرسان سیگار گفته است که «به ما پول داده شد، گفتند که آن را مصرف کنیم، ما هم مصرف کردیم [اما] بدون دلیل.» طبق اسناد تازهمنتشرشده، یک پیمانکار گزارش داده است که به وی گفته شده بود که روزانه ۳ میلیون دالر را برای پروژههایی در یک ولسوالی افغانستان اختصاص دهد.
فساد گسترده
با توجه به آنهمه پولی که به افغانستان سرازیر شده بود، این امر که امکان دارد مقداری از آن به جیب رهبران محلی برود، اجتنابناپذیر بود.
اسناد تازهمنتشرشده نشان میدهد که مقامات امریکایی فساد گسترده حکومت افغانستان را نادیده گرفتهاند و این سهلانگاری در نهایت به تضعیف استراتژی جنگ منجر شده است. یک دگروال بازنشسته ارتش که مشاور سه جنرال امریکایی بوده است، میگوید که مشکل فساد نهتنها در بین قضات و مقامات امنیتی گسترده و فراگیر بود، بلکه در طول دوره حکومت رییسجمهور کرزی فساد به یک فرهنگ و حکومت به «دزدسالاری» تبدیل شده بود.
این دگروال بازنشسته که بعدا معلوم شد «کریستوفر کولندا» بوده است، در سال ۲۰۱۶ به بازرسان گفته که «دزدسالاری با گذشت زمان قوت گرفت و تا جایی پیش رفت که اولویت حکومت افغانستان از حکومتداری خوب به حفظ دزدسالاری تبدیل شد.»
شکست در ملتسازی
چشمانداز ایالات متحده برای آیندهی افغانستان عمدتا تقویت دموکراسی با الگوبرداری از ایالات متحده بود. این چشمانداز در یک فرهنگ قبیلهمحور و مبتنی بر قوانین اسلامی نهتنها غیرواقعبینانه بود، بلکه دستیابی به آن طی مدت زمانی که مقامات امریکایی پیشبینی کرده بودند، غیرممکن بود.
یک مقام پیشین وزارت خارجه ایالات متحده در سال ۲۰۱۵ به بازرسان گفته است که «چارچوب زمانی برای ایجاد یک دولت مرکزی قدرتمند ۱۰۰ سال است که ما آنقدر زمان نداشتیم.»
مقامات امریکایی به دنبال پایاندادن به تجارت تریاک افغانستان -منبع اصلی درآمد کشاورزان فقیر- نیز برآمدند و در مواردی تلاش کردند تا کشت انار را بهعنوان جایگزین کشت خشخاش ترویج دهند.
با اینحال این اسناد نشان میدهد که هیچ ادارهی واحدی مسئول پیشبرد استراتژی مبارزه با مواد مخدر در افغانستان نبوده است و بنابراین، مقامات وزارت امور خارجه، پنتاگون و اداره مبارزه با مواد مخدر ایالات متحده، پیوسته با هم اختلاف نظر داشتند. طبق گزارش سازمان ملل متحد افغانستان با وجود صرف میلیاردها دالر از جانب ایالات متحده برای متوقفکردن تولید تریاک، همچنان بزرگترین تولیدکننده تریاک جهان است.
بن لادن «احتمالا در قبر دریاییاش» به ریش ما میخندد
حملهی ایالات متحده به افغانستان نتیجه مستقیم حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر بود. ایالات متحده با حمله به افغانستان در پی دستگیرکردن یا کشتن اسامه بن لادن، رهبر القاعده بود. پیداکردن بن لادن در سکونتگاهی در «ایبتآباد» پاکستان نزدیک به ۱۰ سال برای مقامات استخباراتی ایالات متحده طول کشید.
هشت سال از کشتهشدن بن لادن گذشته اما سربازان امریکایی هنوز در افغانستان حضور دارند. این امر برای بسیاری از امریکاییها مایهی تعجب و سوالبرانگیز است.
یک مقام امریکایی در سال ۲۰۱۵ به بازرسان گفته است که «پس از کشتهشدن اسامه بن لادن، با خود گفتم که اسامه احتمالا در قبرش در بین آبهای اقیانوس، با توجه به مبالغ هنگفتی که [پس از او] در افغانستان مصرف کردهایم، دارد به ریش ما میخندد.» بعدا واشنگتنپُست دریافت که این مقام «جفری اگرس» بوده است؛ تفنگدار بازنشسته نیروی دریایی که در دولت بوش و اوباما مسئول نظارت بر مسائل افغانستان و پاکستان در «شورای امنیت ملی کاخ سفید» بوده است.
«به مردم امریکا پیوسته دروغ گفته شده است»
مقامات واشنگتن سالها تلاش کردند تا به جهان اطمینان دهند که جنگ تحت رهبری امریکا در افغانستان، بهرغم موانع دشوار در طول مسیر، موفقیتآمیز است.
«جان سوپکو»، رییس سیگار به واشنگتنپُست گفته است که اسناد تازهمنتشرشده خلاف این را ثابت میکند. او گفته است که «به مردم امریکا پیوسته دروغ گفته شده است.»
در جون ۲۰۱۶، «باری مککفری»، جنرال بازنشسته ارتش که بهتازگی از یک مأموریت حقیقتیابی در افغانستان بازگشته بود، هشدار داد که وضعیت چنان شکننده است که امکان دارد بدون حمایت امریکا، تمام تلاشهایی که تا کنون صورت گرفته ضرب صفر شود.
اما واشنگتن تلاش کرده تا مأموریت ایالات متحده در افغانستان را بهگونهای دیگری به تصویر بکشد. مقامات نظامی، دیپلماتها، وزرای کابینه و رؤسای جمهور یکی پی دیگری نسبت به جنگ در افغانستان ابراز خوشبینی کرده و از مردم امریکا خواستند به حمایت از این جنگ ادامه دهند.
یک دگروال بازنشسته ارتش که بعدا معلوم شد «باب کرولی»، مشاور نظامی امریکا در کابل بوده است، در سال ۲۰۱۶ به بازرسان گفته که «حقیقت به ندرت مورد استقبال قرار میگیرد.»
اطلاعات روز