اشراف ظریف

ظرافت وبی‌ظرافتی‌های مصاحبه‌ی ظریف

۰۴ جدی ۱۳۹۹

مکثی؛ برمصاحبه‌ی ظریفانه‌ی ظریف

مصاحبه‌ی تلویزیونِ خصوصیِ «طلوع» با محمدجواد «ظریف»، حواشیِ پرسروصدایِ داشت که باعث شد نکاتِ ظریفانه‌ی این گپ و گفت بیشتر به محاق رود و مخاطبین، کمافی‌السابق به رنگِ جورابِ مجری و خنده‌های نمکین جواد گیر دهند.

نویسنده‌ی این سطور؛ به دنبال آن است که پیام‌هایِ جدیِ که ظریف به آدرس دولت و مردم افغانستان توسط گیرنده‌های «طلوع» از مقر وزارتِ خارجه‌ی جمهوری اسلامی ایران، که به‌صورتِ مستقیم، تحولاتِ افغانستان را رصد و مانیتور می‌کند روی آنتنِ گیرنده‌های ما فرستاد مکثی کوتاهی داشته باشم! محمد جواد «ظریف» در این گپ و گفت؛ بیشتر روی یک‌سری واقعیت‌هایِ موجود در افغانستان، مانور داد که منطقه و جهان بایستی این واقعیت‌ها را مد نظر داشته باشند.

تثبیتِ نظامِ جمهوریت در افغانستان؛ یکی از واقعیت‌های بود که در قد و قامتِ خطِ سرخ جمهوری اسلامی ایران، مطرح است این در حالیست‌که کشورهای درگیر بحران در افغانستان به این‌مهم اهمیت نمی‌دهند. خواستِ مردمِ افغانستان؛ اصلی، اولی و آخریِ بود که جواد مطرح کرد و آن این که آینده‌ی افغانستان باید براساسِ خواستِ مردم افغانستان، طراحی و دیزاین شود و هیچ طرحِ تحمیلی در بابِ نظامِ سیاسی در افغانستان قابلِ قبول نیست.

بحثِ گروه طالبان؛ یکی از موضوعاتِ کلیدی بود که در این گپ وگفت. مطرح شد موقفِ جمهوری اسلامی در بابِ گروه مشروعیتِ گروه طالبان هم‌سو و هم‌نظر با دولتِ اسلامی افغانستان است. ولی, طوماربافیدنِ جنابِ ظریف؛ در قسمتِ استفاده‌ی جنگجویان افغانی که در سوریه علیه داعش می‌جنگند، حتی در قد وقامت یک پیشنهاد، خبطِ استراتیژیکی بود که آقای ظریف خیلی ظریفانه مطرح کرد.

اما آنچه مایه‌ی نگرانی در این گپ و گفت بود پارادوکس بافی‌های ظریفانه‌ی آقای ظریف بود. ایشان از یک‌طرف طالبان را گروه تروریست می‌گوید و از طرف دیگر از رهبریِ طالبان؛ در تهران استقبال می‌کند مردم افغانستان انتظار دارند تا همسایه‌ی غربی ما نقش مثبت در تحولاتِ سرنوشت‌ساز شان داشته باشند. نباید افغانستان به میدان جنگ‌های نیابتیِ همسایگانش بدل شود.

سیاست کلان جمهوری اسلامی در قبال افغانستان، نظام‌محور شود. نباید منافع خود را از طریق جزیره‌های فعالِ قومیِ قدرت در کشورهای هدف از جمله افغانستان جستجو کند. در کل؛ ملتِ افغانستان، شاهد یک‌چرخش صد وهشتاددرجه‌ای، در راستای هم‌سویی و هم‌نظریِ تهران با کابل در مسایلِ کلانِ منطقه ای می‌باشد و این را می‌توان به فال نیک گرفت. جمهوریِ اسلامیِ ایران؛ به این‌باور رسیده است که صلح در افغانستان، به معنایِ صلح در قلبِ تهران است و ایرانِ باثبات ومرفه در واقع منوط و مشروط بر یک افغانستان باثبات است.