یلدا امیری: رهبران جمهوری اسلامی چنانچه آیت‌الله خمینی هم تاکید دارد «دین و ولایت تشریعى الهى» را منبع مشروعیت خود می‌دانند، این اندیشه شباهت زیادی به رویکردی دارد که گروه های تندرو اسلامگرا در سالهای اخیر در پیش گرفته‌اند.

این گروه‌ها مسئول بخشی از خشونت فرقه‌ای٬ نظامی‌گری٬‌ و عدم تساهل و مدارای جامعه و دولت‌های کشورهایی هستند که در آن حضور دارند و هدفشان به حاشیه بردن نظام دموکراتیک نیم بند حاکم و ایجاد نظام سنتی و بسته مبنی بر روایت خودشان از اسلام است.

جمهوری اسلامی با توجیه گسترش عمق استراتژیک و نفوذ منطقه‌ای با بسیاری از این گروه‌ها و افراد ارتباط دارد. از لبنان و فلسطین و سوریه گرفته تا یمن و عراق و اخیرا افغانستان. رویکردی که بسیاری از مردم ایران مخالف آن هستند. هفته گذشته هم علی اکبر ولایتی از نزدیکان رهبر جمهوری اسلامی در مصاحبه ای از کیفیت ارتباط ایران با این گروه‌ها گفت.

بیشتر از سه سال است که جمهوری اسلامی با گروه تروریستی طالبان رابطه‌ای دوستانه برقرار کرده است؛ رابطه‌ای که به سفر ملا عبدالغنی برادر، یکی از بنیانگذاران طالبان، از دوحه به تهران و ملاقات او با سران حکومتی ایران در بهمن ۱۳۹۹ منتهی شد. در همان زمان مقامات افغانستان این دیدار را نشان دهنده همکاری سیاسی این گروه افراط‌گرای اسلامی با جمهوری اسلامی ایران دانستند و در مورد حمایت تسلیحاتی سپاه پاسداران از طالبان سخن گفتند.

اکنون با آغاز خروج ایالات متحده از افغانستان و پیشروی این گروه تروریستی در شهرستان‌های افغانستان، رسانه‌های حکومتی جمهوری اسلامی طالبان را تطهیر می‌کنند و مقامات دولتی جمهوری اسلامی با نمایندگان طالبان دیدار می‌کنند. این نخستین بار نیست که جمهوری اسلامی از چنین گروه‌هایی حمایت می‌کند. اما حمایت اخیر با واکنش مراجع تقلید مواجه شده است، مراجعی که در برابر اقدامات جمهوری اسلامی همواره مشی محافظه کارانه داشته‌اند. لطف‌الله صافی گلپایگانی، از مراجع تقلید شیعیان در ایران، با انتشار بیانیه‌ای ضمن یادآوری آنچه آن را سابقه شرارت و قتل و آدم‌کشی طالبان خوانده، به جمهوری اسلامی و جهانیان در مورد این گروه هشدار داده است.

هشدار مراجع تقلید

طالبان یک جریان سیاسی که صرفا در پی ادعای حقوق سیاسی خویش و یا استقلال افغانستان باشد، نیست. بلکه یک جریان ایدئولوژیک با برداشت‌های افراطی از دین است. این گروه آزادی‌هایی همچون آزادی ادیان و عقاید٬ برابری جنسیتی٬ و حقوق بشر را نمی‌پذیرند و آن‌ها را ارزش‌های آمریکایی می‌خوانند.

آیت الله صافی گلپایگانی روز پنجشنبه، ۲۴ خرداد به مناسبت بحران‌های جاری در افغانستان در بیانیه‌ای از حوادث وحشتناکی گفت که وجدان بشریت را شرمنده می‌کند، و از گروهی سخن گفت که خود را انسان می‌نامد اما این جنایات را مرتکب می‌شود. این مرجع تقلید خشونت این تروریست‌ها و سکوت جهانیان را موجب شرمندگی نامید و گفت: «اعتماد به گروهی که سابقه شرارت و قتل و آدمکشی آنان بر همه جهانیان روشن است اشتباه بزرگ و غیر قابل جبرانی است.»

صافی گلپایگانی :«اعتماد به گروهی که سابقه شرارت و قتل و آدمکشی آنان بر همه جهانیان روشن است [طالبان] اشتباه بزرگ و غیر قابل جبرانی است.»

در پایان پیام صافی گلپایگانی به جمهوری اسلامی هشدار داده و گفته است: «اینجانب بنابر وظیفه دینی و انسانی خود، به همه دولت‌ها و مراکز بین‌المللی به ویژه سازمان ملل و سازمان همکاری اسلامی و دولت جمهوری اسلامی ایران، هشدار می‌دهم که نسبت به این وحشی‌گری‌ها و شهادت تعداد زیادی از مظلومین در افغانستان و آواره‌گشتن هزاران نفر از مردم؛ اعم از زن و مرد، پیر و جوان و کودک، واکنش جدی نشان دهند تا جلوی تجاوزها گرفته شود.»

بعید است که موضع‌گیری این مرجع تقلید، تغییری در سیاست جمهوری اسلامی در قبال افغانستان و طالبان ایجاد کند. تصمیم نهایی در مورد سیاست‌های کلی نظام در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی را رهبر جمهوری اسلامی می گیرد و سپاه نیز نقش اصلی در تعیین رویکردهای منطقه‌ای ایران دارد.

دفتر آیت‌الله صادق حسینی شیرازی در کابل هم با انتشار بیانیه‌ای درباره شرایط مردم در افغانستان هشدار داده و گفته در شرایط حساس تاریخی «ملت افغانستان دست اخوت و برادری به دست هم داده و مانع تخریب کشور، قتل، خونریزی و برادرکشی بیشتر شوند.»

نه غزه نه لبنان «نه کابل»

جمهوری اسلامی از حمایت و تطهیر طالبان هدفی جز نفوذ و گسترش عمق استراتژیک خود در آسیای میانه ندارد. حاکمیت که پیش از این برای جلوگیری از نفوذ طالبان به سوی آسیای میانه تلاش‌ می‌کرد و در این راستا از نیرو‌های محلی در شمال افغانستان را حمایت می‌کرد حالا به یک باره دیدگاه‌اش در مورد طالبان عوض شده و همراه با روسیه به جای کمک به دولت افغانستان‌، مخالفان سر‌سخت او را حمایت می‌کند.

خبرگزاری صدای افغان «آواپرس» می‌نویسد: رهبران ایران از اینکه بازیگران مهمی در آسیای میانه به شمار می روند به خود می‌بالند و از اجلاس های بین المللی در منطقه برای عرض اندام استفاده می کنند. کشورهای دیگر منطقه نیز به سهم خود، سعی در حفظ روابط با ایران دارند.

پیش از این در سال ۹۵ رحمت‌الله نبیل رییس پیشین اداره امنیت ملی، گفته بود که دولت ایران از گروه طالبان در افغانستان حمایت مالی و تسلیحاتی می‌کند.به گفته او بیشترین حمایت ایران از جنگجویان طالبان در مناطق غربی کشور صورت می‌گیرد.

در روزهای اخیر تلاش رسانه‌های حکومتی برای تطهیر طالبان و سفر هیئتی از این گروه تروریستی با دعوت رسمی جمهوری اسلامی به اعتراض و انتقادات بسیاری از سوی مردم در شبکه های اجتماعی مواجه شد. بسیاری از مردم ایران مخالف فعالیت‌های منطقه‌ای و نیابتی جمهوری اسلامی در دیگر کشورها هستند و پول پاشی های حکومت برای این گروه ها را برخلاف منافع ملی می دانند.

شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» اولین بار در اعتراضات مردم به تقلب و کودتای انتخاباتی در سال ۱۳۸۸ و روز قدس سر داده شد. این شعار مخالفت آشکاری با سیاست نفوذ جمهوری اسلامی در خاورمیانه و تامین مالی گروه های شبه نظامی بود. این شعار در اعتراضات دی ۱۳۹۶ ایران و آبان ماه ۱۳۹۸ نیز تکرار شد. شعاری که احتمالا در اعتراضات بعدی به «نه غزه، نه لبنان، نه کابل» تبدیل خواهد شد.

عمق استراتژیک را می‌توان دو وجه قدرت نرم افزاری و سخت افزاری یک کشور برای افزایش قدرت نفوذ خود در دیگر کشورها  دانست. تنها در ادبیات نظامی است که عمق استراتژیک به فاصله بین خط مقدم و یا بخش‌های نبرد رزمندگان و میزان سلاح های نظامی اطلاق می‌شود. در دنیای امروز عمق استراتژیک تنها به قدرت نظامیان خلاصه نمی‌شود و از قدرت نرم و تاثیرگذاری سخن گفته می شود.

جمهوری اسلامی اما در طول چهار دهه گذشته علاوه بر اینکه تنها به عمق استراتژیک سخت توجه داشته بلکه در این مسیر به جای آنکه از مسیر دیپلماتیک با دولت‌ها ارتباط برقرار کند با تامین مالی گروه های شبه نظامی و تروریست، «مزدور» پرورش داده و البته در مواردی نیز از رهبرانی چون بشار اسد حمایت کرده است.

شعار «نه غزه، نه لبنان» در اعتراضات دی ۱۳۹۶ ایران و آبان ماه ۱۳۹۸ نیز تکرار شد، شعاری که احتمالا در اعتراضات بعدی به «نه غزه، نه لبنان، نه کابل» تبدیل خواهد شد.

علی اکبر ولایتی، مشاور امور بین‌الملل رهبر جمهوری اسلامی روز ۲۰ تیر در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه گفت که کسانی در ایران که شعار «نه غزه، نه لبنان» می‌دهند، «اقلیتی هستند که یا فریب خوردند یا نمی‌دانند چه می‌گویند». او گفته این شعار در ایران، «دوستان» را در خارج از کشور نگران کرده است. منظور او از «دوستان» گروه‌های شبه‌نظامی وابسته به حکومت هستند که در کشورهایی چون لبنان، عراق، سوریه و یمن فعالیت دارند.

آیت‌الله خامنه‌ای نیز در دی ماه ۱۳۹۸ در نماز جمعه با اشاره به کسانی که یک روز شعار «نه غزه نه لبنان» سر دادند گفت: «این افراد هرگز جانشان را فدای ایران نکرده اند و حتی از راحتی و منافع خود در راه حفظ امنیت کشور نگذشتند بلکه این سردار سلیمانی و یارانش بودند که جانشان را کف دست گرفتند و به میدان دفاع از ایران شتافتند.»

اما بخش عمده مصاحبه ولایتی در مدح و ستایش «احمد جبریل» است، فردی که به تایید در اتحادیه اروپا و آمریکا رهبر یک گروه تروریستی بود و در جنگ سوریه مدافع بشار اسد بود. او ۱۶ تیر ماه امسال درگذشت، اما اقدامات جبریل و حمایت جمهوری اسلامی مشت نمونه خرواری از سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی است.

تروریست محبوب آقا

مشاور بین‌الملل رهبر جمهوری اسلامی جبریل را «چهره انقلابی و تأثیرگذار» توصیف می‌کند که «نمادی از مقاومت فلسطینی» است. او با تشریح تاریخچه زندگی او می‌گوید که «مرحوم احمد جبریل در ابتدا گرایش کمونیستی داشت» و ادامه می دهد «با انقلاب ایران، درون او نیز انقلابی پدید آمد و به اسلام پیوست و من معتقدم ایشان شیعه بود. او در جمع عده‌ای از علما که ظاهراً به عرفات هم نزدیک بودند، گفته بود: من مسلمان شده‌ام ولی نه اسلام شما، بلکه اسلام امام خمینی(ره).»

جبریل رئیس تشکیلات جبهه خلق برای آزادی فلسطین – فرماندهی کل بود. تشکیلات او متهم به انفجار یک هواپیمای بوئینگ شرکت آمریکایی «پن ام» در سال ۱۹۸۸ بود که از آلمان به آمریکا پرواز می‌کرد. وقتی این هواپیما بر فراز روستای لاکربی در اسکاتلند قرار داشت انفجار صورت گرفت. در این انفجار ۲۵۹ سرنشین هواپیما و ۱۱ نفر از ساکنان لاکربی کشته شدند.

احمد جبریل در کنار رهبر جمهوری اسلامی

حملات تروریستی دیگری نیز به تشکیلات جبریل نسبت داده شده از جمله مشارکت در ساقط کردن یک هواپیمای سوئیس‌ایر در سال ۱۹۷۱ به مقصد تل‌آویو که به کشته شدن ۴۷ نفر منجر شد. در سال ۱۹۷۰، بمب‌گذاری در یک اتوبوس مدرسه اسرائیلی ۱۲ کشته برجای گذاشت.

کشتار ۱۶ نفر در سال ۱۹۷۴ در کریات‌شمونا و کشتن شش سرباز اسرائیلی در یک پایگاه این کشور در سال ۱۹۸۷، از دیگر اقدامات این گروه است.

پس از آغاز اعتراضات در سوریه در سال ۲۰۱۱، که موسوم به «بهار عربی» بود، احمد جبرئیل به دولت دمشق نزدیک و متحد در جنایات رژیم بشار اسد بود.

پس از مرگ او آیت الله خامنه ای درگذشت او را به «ملت فلسطین و همه‌ی مجاهدان و فعالان عرصه‌ی پرشور مبارزات فلسطین و همه‌ی عناصر مقاومت در منطقه‌ی غرب آسیا و به بازماندگان» تسلیت گفت، و جبرئیل را مردی شجاع و پر تلاشنامید که «عمر خود را به مبارزه برای میهن مغصوب و ملت مظلوم خود گذراند.»

جمهوری اسلامی در حمایت از شبه نظامیان و گاه تروریست تا جایی پیش رفته که کار به اعتراض و هشدار مراجع کشیده. حکومت با فعال کردن گروه‌های شبه‌نظامی و حمایت از آنها تلاش می‌کند از یک سو با ابزار تهدید اهداف خود را در مقابله با غرب و کشورهای مخالفی چون عربستان سعودی و اسرائیل محقق کند و از سوی دیگر این گروه‌ها قرار است نمایندگان برپایی تمدن اسلامی آیت‌الله خامنه‌ای باشند. نمایندگانی که با کمک‌های مالی و نظامی ایران فعالیت می‌کنند و بر اساس خبرها طالبان نیز اکنون از این حمایت مالی و نظامی منتفع می‌شوند.

زیتون